به قلم شکوفه بسطامی/

تاثیر جنگ نرم بررسانه

کد خبر: 293499
|
14:37 - 1394/07/13
نسخه چاپی
تاثیر جنگ نرم بررسانه
اسلام آبادخبر: دشمن بار ها با ترفندهای جديد سعی در ضربه زدن به جمهوری اسلامی ايران نموده و با انتخاب روش جنگ نرم و ترجيح آن بر جنگ سخت هماوردی را آغاز کرد .

به گزارشاسلام آبادخبر،به قلم شکوفه بسطامی: تاثیر جنگ نرم بررسانه

 

 سپاس وستايش مخصوص خداوندی است که انقلاب ما را پيروز گرداند . پس از انقلاب اسلامی وبه خطر افتادن منافع استکبار جهانی و در راس آن آمريکا ، دشمنان اسلام سعی در مبارزه و براندازی نظام جمهوری اسلامی به روش های مختلف داشته اند .دشمن بار ديگر با ترفندی جديد سعی در ضربه زدن به جمهوری اسلامی ايران نمود وبا انتخاب روش نرم و ترجيح آن بر جنگ سخت هماوردی را آغاز کرد . لذا استکبار در يک جنگ فرهنگی و ناجوانمردانه با ملت شريف ايران و با استفاده از تجربه مبارزاتی خود با شوروی سابق در اين مسير گام برداشت . بنا براين دشمن با راه اندازی جنگ نرم در مقابل ما صف آرايي کرده است وضروری است شيوه ها وابزارهای جنگ نرم و اهداف وراهبردهای دشمن در اين مسير را شناسايي و برای مبارزه با دشمن تمهيدات لازم را در نظر بگيريم.

    بنابراين تمامی تحولاتی که اهداف و ارزشهای حياتی يک نظام سياسی را به خطر می اندازد ويا باعث ايجاد تغيير ودگرگونی اساسی در عوامل تعيين کننده هويت ملی ودينی يک کشور شود را جنگ نرم می نامند .

اهداف جنگ نرم را می توان به اهداف بلند مدت و اهداف ميان مدت تقسيم بندی کرد . هدف بلند مدت دشمنان براندازی نظام است و قصد دارند با راه اندازی اين جنگ با نظام ، جمهوری اسلامی را به کلی نابود کنند و تبليغات در شرايط کوتاه مدت برای ايجاد ارتباط با گروه معينی از مردم است . مبلغ بايد نخست هدف خود را به گروهی خاص در زمان و مکان معين محدود سازد . دوم بداند که آن گروه چگونه تشکيل يافته است و ميزان قدرت آن گرايش را شناسايی کنند . سوم بايد اطلاعت قبلی برای فهم نحوه ی ايجاد آن گرايش داشته باشد .

    استراتژی رسانه های آمريکا در جنگ نرم در سه بعد زمانی ، کوتاه مدت ، ميان مدت و دراز مدت تقسيم می شود . اگر جنگ نرم را يک نوع رويارويي ، مقابله و کشمش تصور کنيم هريک از طرفين به دنبال اهدافی هستند که در اين بين تهاجم در جامعه هدف به دنبال دست يابی به چهار هدف عمده ازجمله: ايجاد تغيير در اعتقادات و باورها ، ايجاد تغيير در افکار و انديشه ها ، ايجاد تغيير در رفتار و ايجاد تغيير در ساختار سياسی می باشد .جنگ نرم مبتنی بر بهره گيری از ابزارهايي است که نهادهای معاند را به نتيجه نهايي هدايت می کند و در واقع هرکدام از اين عوامل حاکميت دولت را به چالش کشيده و زمينه های لازم برای تحقق تضعيف ملی فراهم می آورد، اين ابزارها عبارتند از ، سازمان های مردم نهاد ، رسانه ها و مطبوعات ، نخبگان سياسی ، اجتماعی و علمی ، جنبش های اجتماعی ، اپوزوسيون خارج از حاکميت در نقش عوامل ابزاری و موقتی که هر يک از اين ابزارها در پی کسب قدرت سياسی می باشند . در جنگ نرم علاوه بر استفاده از ابزارها برای نفوذ در طبقات و اقشار مختلف از تاکتيک های متنوعی استفاده می شود.مهمترين اين تاکتيک ها برچسب زدن ،تلطيف وتنوير ، انتقال ،تصديق ، شايعه ، پاره حقيقت گويي ، ارائه پيشگويي های فاجعه آميز ، حذف و سانسور ، ايجاد تفرقه وتضاد ، مغالطه و توسل به ترس و ايجاد رعب می باشد .

   در جنگ نرم در طول تاريخ از روش هاي همانندی استفاده شده است انسان ها همواره برای بيان انديشه های خود وانتقال آن به ديگران از ابزارها و شيوه های گوناگون بهره می گيرند . برخی از اين روش ها عبارتند از : فريب مخاطب ، جنگ رسانه ای ، ايجاد تفرقه ، تحريک احساسات ، ترديد افکنی و جايگزينی منابع ، طراحی ادبيات مناسب و الگو سازی از سبک زندگی غربی از ابزارهايي هستند در دست فرصت طلبان که برای تسلط بر انديشه و رفتاربه شمار می آيد .

طبق سياست بين الملل ، قدرت يعنی داشتن منابع . قدرت نرم   به آن دسته از توانايي ها و قابليت های کشور اطلاق می شود که با به کارگيری ابزاری چون فرهنگ ، آمال يا ارزش های اخلاقی به صورت غير مستقيم برمنافع يا رفتارهای ديگر کشورها اثر می گذارد . قدرت نرم از طريق آموزه ها و ارزش های خاص وجذاب ، بنيان های ارزشی وارکان های حمايتی کشور متخاصم را هدف قرار داده و آن را در راستای وضعيت مطلوب خويش تغيير می دهد . در واقع نبرد اصلی در جنگ نرم و جنگ سخت برای اعمال قدرت است همه ی افراد جامعه می توانند بخش های مشخصی باشند که مورد نظر راه اندازان جنگ نرم قرار گرفته اند ، اما در حالت کلی می توان گفت که گروه های هدف در جنگ نرم ، رهبران ، نخبگان و توده های مردم هستند . نخبگان نيروهای ميانی را تشکيل می دهند و می توانند به عنوان تصميم گيران يک حکومت مطرح باشند . جنگ رسانه ای می تواند توده های مردم را تحت تأثير قرار بدهد و به همين شکل در جنگ علمی نخبگان را مورد هدف قرار دهد .ماهيت زور يا اعمال اقتدار در جنگ نرم با ماهيت آن در جنگ سخت متفاوت است . زور يعنی ايجاد تغيير در رفتار ديگران برخلاف ميل آنها و در جنگ نرم همين اتفاق رخ می دهد و ممکن است خلاف ميل فرد باشد اما فرد خودش آن را چندان احساس نمی کند اطلاعات مورد نيازی که ظاهراً مفيد است به فرد داده می شود اين اطلاعات ممکن است درست يا اشتباه باشد ، اما در نهايت رفتاری که از فرد ظاهر می شود رفتاری است که شما مايليد صورت بپذيرد . حوزه تهديد نرم اجتماعی ، فرهنگی وسياسی است و حوزه تهديد سخت امنيتی ونظامی است و تهديد نرم پيچيده و مخصوص نخبگان است اندازه گيری آن مشکل است در حالي که تهديد سخت عينی ، واقعی و محسوس است روش اعمال تهديدهای سخت استفاده از زور و اجبار است و در تهديد نرم از روش القاء و اقناع بهره گيری می شود . در تهديد سخت هدف تصرف و اشغال سرزمين است در تهديد نرم هدف تأثيرگذاری بر فرآيند تصميم گيری ها و الگوها و در نهايت سلب هويت فرهنگی است اين نمونه هايي از تفاوت جنگ سخت و جنگ نرم است .

   قدرت سخت و قدرت نرم بايکديگر در ارتباط هستند و تمايز ميان اين دو، در ماهيت رفتار و ملموس بودن منابع است . منابع قدرت نرم با جذابيت پيوند خورده است در حالی که منابع قدرت سخت به طورمعمول با رفتار فرماندهی پيوند خورده است . قدرت ملی به دو نوع قدرت سخت و قدرت نرم تقسيم می شود که قدرت سخت توانايي مجبور ساختن ديگران به انجام خواسته های مجری با استفاده از ناهم ترازی های ناشی از در اختيار داشتن منابع مادی است و قدرت نرم توانايي متقاعد ساختن ديگران به شراکت در اهداف و ديدگاه مبتنی برجذابيت و موفقيت ايده های مجری است . قدرت نرم شامل سه سطح ، راهبردی ، ميانی وتاکتيکی است . در سطح راهبردی قدرت نرم متأثر از فرهنگ استراتژی يک کشور است . به سطح رهبران و نخبگان يک کشور باز می گردد در سطح ميانی قدرت نرم بر عنصر مردمی قدرت ملی کشور تأکيد دارد و قدرت نرم در اين سطح در فرهنگ ملی متأثر است ، در سطح تاکتيکی قدرت نرم در سطح نيروهای مسلح کشور شکل می گيرد و قدرت نرم از فرهنگ دفاعی شور متأثر است . جنگ نرم در يک نظام در هر يک از حوزه های فرهنگی ، سياسی ، اقتصادی می تواند شکل بگيرد . در بعد حوزه فرهنگی که فرهنگ بيانگر شخصيت و هويت ملی يک کشور است که تهديد در حوزه ی فرهنگی به تهديد باورهای بنيادين ، تهديد ارزش های اساسی يک کشور و تغيير الگوهای رفتاری يک کشور که در سه سطح نخبگان ، مردم ونيروهای مسلح بر می گردد . در حوزه سياسی دولت ها به عنوان يک واحد سياسی در نظام بين المللی با مؤلفه های جمعيت ، قلمرو و حکومت و نظام ارزشی مشخصی شکل می گيرند که برخی از تحولات موجب افزايش قدرت سياسی و برخی موجب تضعيف قدرت سياسی می شوند . در بعد حوزه اقتصادی تهديد نرم می تواند بر فرهنگ اقتصادی يک کشور در سه لايه انديشه و نظريه اقتصادی يک کشور ، ارزش ها و الگوی توليدات اقتصادی يک کشور و ارزش ها و الگوی توزيع و مصرف اقتصادی کشور اثر گذارد .

انقلاب ما يکی از بزرگترين پديده های ارزشمند تاريخ انسانيت است که در تاريخ اسلام و ايران چنين حادثه ی ارزشمندی کمتر روی داده است . رشد اسلام گرايي کانون های قدرت در اروپا و آمريکا را به شدت وحشت زده کرده است و اسلام امروز بزرگترين مسئله غرب است که مبارزه با آن مشکل است . جنگ نرم عليه جمهوری اسلامی ايران از برنامه های قطعی استکبار جهانی می باشد که به دليل ناتوانی از مقابله نظامی در دستور کار بصورت جدی قرار داده است . رهبرمعظم انقلاب از دانشجويان به عنوان افسران جنگ نرم در جبهه مقابله با جنگ نرم وظايفی بيان کرده اند که عبارتند از : بحث ولايت پذيری و دفاع از حريم ولايت ، حفظ هويت ايرانی اسلامی اساس جنگ نرم برای تحت تأثير قرار دادن باورهای فرهنگی و اعتقادی جامعه هدف می باشد ، مقابله رسانه ای و بالا بردن سواد رسانه ای ، خوش بين وبودن ، اصالت دادن تحصيل علم برفعاليت های سياسی مقطعی ، تلاش در جهت ايجاد نارضايتی در ميان دانشجويان که بايد افسران جوان توجه داشته باشند که خود تکميل کننده پازل دشمن نباشند ، مقابله با شکاف های قومی و مذهبی و کسب آگاهی و بصيرت .

    انقلاب اسلامی که بر پايه انديشه و فکر عليه رژيم شاهنشاهی به پيروزی رسيد با استفاده از همين جنگ نرم ، دل های مردم جهان را متأثر کرد . استکبار جهانی با ايجاد جنگ نرم در حقيقت بنا دارد از همان سکوی قدرت انقلاب به او ضربه بزند و برای اقدامات خود در جنگ نرم انتظارات رفتاری را در مردم ايران دنبال می کند مرعوب سازی ملت ايران ، القای يأس و نااميدی ، اسلام هراسی و ايران هراسی ، ترويج بی بند وباری ، ترويج سکولاريزم ، مقابله با فرهنگ دينی ، پايمال کردن روحيه فرهنگ ايثار و شهادت طلبی ، ترويج پلوراليزم دينی ، تشديد اختلافات قومی و مذهبی و سلب اعتماد مردم از نظام مسئولين از جمله اين انتظارات رفتاری هستند . هوشياری مردم در مقابله با توطئه ها ،دل سردی وبی ميلی نسبت به شعارهای توطئه گران ، آگاهی دادن به مردم توسط دستگاه های ذيربط ، بسيج همه ی اقشار مختلف جامعه ، نقش فعال نخبگان و اقشار فعال جامعه ، اتحاد مردم ، داشتن آگاهی وبصيرت ، کنار گذاشتن اختلافات جزئی و پرهيز از شايعه پراکنی عليه مسئولان نظام از جمله راه کارهايي هستند که مردم جامعه به عنوان اساسی ترين رکن جامعه در مقابله با خنثی سازی اين جنگ روانی نقش به سزايي را ايفا می کنند . در اين ميان رسانه های داخلی راه کارهايي برای مقابله با جنگ نرم رسانه های غربی ارائه می دهند که باعث خنثی سازی تأثيرات رسانه های غربی می شود که از جمله آنها افزايش قدرت نفوذ رسانه های داخلی برفضای خارج از کشور ، تلاش گسترده برای اثر گذاری بيشتر در داخل کشور و قدرت نمايي رسانه های داخلی در مقابله با هجمه های خبری جنگ نرم می باشد .

    کميته خطر جاری برای مقامات آمريکايي ، نيز تنها راه تغيير نظام جمهوری اسلامی ايران را پيگيری جنگ نرم به جای جنگ سخت می داند اين استراتژی که دلتا نام دارد سه محور اصلی آن استفاده ار تاکتيک های دکترين مهار ، نبرد رسانه ای و سازماندهی نافرمانی مدنی است . جنگ رسانه ای مقوله ای است که همکاری هماهنگ ونزديک بخش های نظامی ، سياسی ، اطلاعاتی ، امنيتی ، رسانه ای و تبليغاتی يک کشور را می طلبد که طراحان جنگ رسانه ای ممکن است پروفسورهای کالج ها و دپارتمان های رسانه ای در دانشگاه های معتبر هر کشور باشند . داشتن کانال های چندگانه ازتباطی داخلی وخارجی ، نزديک کردن ايده های فرهنگی ، اجتماعی وسياسی بر هنجارهای جهانی ، حرکت آرام و پيوسته در جهت تسخير افکار عمومی به وسيله رسانه ها و ايجاد گفتمان های خبری رسانه ای در داخل وخارج به زبان های مختلف از جمله راه کارهای رسيدن و در اختيار داشتن قدرت نرم است .

    تشکيل اطاق فکر برای اتخاذ بهترين راه مقابله ، اميد دادن به نسل جوان ، تبيين حقايق به عموم مردم توسط نخبگان ، پر کردن سنگرهای فرهنگی ، پرهيز از بسته شدن فضا ، ضرورت مخاطب شناسی ، پاسخ به شبهات ، ايحاد ترديد ، آشنايي با تکنيک های جنگ روانی ورسانه ای از مهم ترين راه های مقابله با جنگ نرم است .

رسانه ها پيچيده ترين ابزار برای القای انديشه ها و کارآمدترين تسليحات برای تسخير آرام جوامع هستند .يکی از کارهای مهم رسانه ها ، معرفی فرهنگ و هويت فرهنگی هر ملت به خودش وساير ملت هاست و فرهنگ هر ملتی را از طريق سنت ها و آداب و افکار و اعتقادات او می توان شناخت . فرهنگی مجموعه ای از آداب وسنن و رسوم وآثار و رفتارهای اجتماعی ، دينی ، مذهبی و احساسی يک قوم است که در طول تاريخ شکل مشخصی به خودگرفته است .

از آسيب ها و آفت های فرهنگ هجمه های همه جانبه فرهنگی بيگانه به باورها و آداب وسنن واصول اخلاقی جامعه است و تهاجم فرهنگی به اين معناست که يک مجموعه سياسی ويا اقتصادی برای اجرای مقاصد خاص خود واسارت يک ملت به بنيان های فرهنگی آن ملت هجوم می برد .امنيت فرهنگی ايجاد وضعيتی مطمئن ، آرام بخش و خالی از هرگونه تهديد وتعرض می باشد و هرآنچه که می تواند بر رفتار فرد اثر گذارد يکی از عوامل ناتوی فرهنگی است . تسلط بر نظام سياسی ، احساس حقارت نسبت به دين ، کم رنگ کردن اعتقاد به ولايت فقيه ، القای نژاد برتر ، انگيزه رهبری جهان ، هدف اقتصادی ، تخريب بنيان های فکری و اعتقادی از اهداف تهاجم فرهنگی دشمن می باشد . تهاجم فرهنگی پيامدهايي را به دنبال دارد که پيامدهای اجتماعی ، پيامدهای سياسی و پيامدهای اقتصادی از آن جمله می باشد. گسترش فرهنگ ابتذال و لاقيدی در جامعه ، سست شدن روابط اجتماعی و خانوادگی و بی تفاوتی نسبت به سرنوشت جامعه و کم رنگ شدن اسلام حقيقی از پيامدهای اجتماعی تهاجم فرهنگی می باشد و تجمل گرايي وروحيه مصرف گرايي ، سرازير شدن کالاهای مصرفی غربی ووابستگی اقتصادی از پيامدهای اقتصادی تهاجم فرهنگی است . در بعد سياسی نيز دارای پيامدهايي است که از جمله آنها می توان به منزوی کردن اسلام در صحنه های سياسی ، فساد در سياست وسياست گريزی نسل جوان اشاره کرد .

    ايجاد ترديد در نظام فرهنگی، تهاجم فرهنگی ، التقاط ، جنگ روانی از جمله آفاتی است کهامنيت فرهنگی جامعه را به خطر می اندازد که آشنايي با آن ضروری است . ارتقای فرهنگی موجب می شود تا امنيت اجتماعی افزايش پيدا کند وبا افزايش امنيت اجتماعی موجبات افزايش امنيت اقتصادی وسياسی نيز فراهم می شود . فرهنگ سازی ، دين باوری و ايمان ، امر به معروف و نهی از منکر و ترويج ارزش های معنوی از روش های تأمين امنيت فرهنگی در جامعه دينی هستند .                  

    نظر شما

    دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد

    پربازدیدترین ها