یادداشت ـ غلامرضا نوریعلا:انتقاد تند روحانی از اقدامات سپاه در سیل شمال؛ شکستن این جادهها و ریل راهآهن هیچ فایده و تاثیری نداشته، فقط آب را از این ور برده به آن ور، از آق قلا برده به گمیشان، فرقی نکرده است.
حسن روحانی با چه هدف و انگیزهای، عملکرد سپاه را بیفایده و بیتاثیر میداند؟
روحانی که تا روز ششم فروردین و ششمین روز سیل، در تعطیلات بود و نمایندهاش یعنی مناف هاشمی استاندار گلستان خارج از کشور بود و همه اینها در حالی است که اسماعیل نجار رئیس سازمان مدیریت بحران دولت روحانی است؛ در چنین وضعیتی سپاه وارد منطقه سیلزده شده است، دهها و شاید صدها عملیات و ماموریت در غیاب رئیسجمهور و استاندار انجام داده است.
گیریم بهفرض، انفجار جاده و راهآهن تاثیر چندانی در فروکش سیل نداشته باشد؛ آیا اساسا اخلاقی است که رئیسجمهور غایبی که ۶ روز از تمام مسئولیتهایش دور بود و دیگران جور کمکاری او و استاندارش را کشیدهاند، بهیکباره با بیمهری روبرو شوند؟
چرا روحانی علاقهمند است فضای مملکت را ملتهب کند؟ چرا بهجای تقویت وحدت و همدلی در این شرایط بحرانی، دست رد بر سینهی «سپاه» میزند؟ چرا بابت ۶ روز غیبت، مواخذه اساسی نشد؟ آیا ایجاد این التهاب، ردگمکنی غیبت شش روزه است و دست پیش انداخته تا پس نیفتد؟
اگر رئیسجمهور روز اول سیل در گلستان و کنار مردم حضور داشت، جادهها و راهآهن بیخود و بیجهت منهدم میشد؟ چقدر و تا کجا ملت و کشور باید خسارت مسئولیتناپذیریهای آشکار دولت را بپردازند؟ راستی چرا قبح "مسئولیت" نپذیرفتن ریخته است؟ و رییسجمهور بهراحتی آنرا در ۶ روز اول فروردین ۹۸ به نمایش گذاشت؟
سوالات بیپاسخ فراوان هستند، موارد فوق فقط مشتی از خروارند!
خروج از جاده عدل و انصاف، بهرهمندی از رحمت الهی را کاهش میدهد.
فعال رسانهای/
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد