یادداشت سردبیر/ به گزارشاسلام آبادخبر، عربستان مدتهاست با کمک دو فرزند نامشروع خود ( القاعده و داعش) توانسته نقش مهمی را در ایجاد تفرقه بین مسلمانان و قتل و کشتار ملت های بیگناه و ایجاد نا امنی در خاورمیانه را ایفا کند و همیشه تاوان خوش خدمتی به آمریکا و صهیونیست ها را نیز داده است.
زمانیکه ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی در ۹۰ سالگی درگذشت، این کشور بعلت اختلافات شاهزاده های سعودی و مشکلات داخلی بشدت دچارکاهش محبوبیت داخلی شده بود و از طرفی قدرت و نقش محوری چمهوری اسلامی ایران در منطقه و همچنین روند رو به رشد مذاکرات هسته ای ایران با گروه 5+1 موچب انزوای سیاسی عربستان سعودی در جهان گردیده است.
امیرسلمان، برادر ۷۹ ساله پادشاه متوفی که جانشین وی شده برای حل این مشکل دست به دامن پدر خوانده خود (آمریکا) شده و این پدر مکار که فرصت را غنیمت شمرده دست نوازش بر سر این یتیم بی پناه کشیده و به ایشان قول حمایت همه جانبه داده و در عوض آمریکا بیش از بیش امتیازاتی را از وی گرفته است.
برهمگان آشکار شد که اولین امتیاز وی افزایش صادرات نفت عربستان جهت کاهش قیمت نفت در بازار های جهانی و اعمال فشار به جمهوری اسلامی ایران باشد تا شاید بدون قید و شرط شرایط مذاکرات هسته ای را به ایران تحمیل کند.
عربستان سعودی بعنوان بزرگترین کشور عرب که خود را مهد اسلام می داند برایش خیلی سخت است که در حاشیه سیاست و قدرت منطقه قرار بگیرد و سخت عجله دارد که قدرت از دست رفته اش را بدست بیاورد و از طرفی هم توان این را ندارد که به تنهایی کاری از پیش ببرد ، حتی فشار اختلافات و مشکلات داخلی عربستان که این کشور را تا مرز فروپاشی پیش برده است باعث شده برای فرافکنی و جلب حمایت اربابش آمریکا بگوید اگر با ایران وارد جنگ شود، تمام هزینه های جنگ علیه ایران را پرداخت خواهد کرد.
لذا از چند جنبه دیگر قضیه حمله عربستان با مشارکت آمریکا به یمن قابل بررسی است:
اولا"دو کشور مشترک المنافع آمریکا و عربستان که در جبهه های مختلف عراق، سوریه و لبنان توسط عوامل تروریستی خود ازجمله داعش کاری از پیش نبرده و صهیونیستها هم چندین مرحله از حزب الله شکست های خفت باری را خورده است، هدفشان این است که کانون نگاهها و توجهات از روی اسرائیل و نبردهای داعش منحرف شود تا به نوعی هم از حساسیت جهانیان نسبت به جنایات آنها کاسته شود و با خیال آسوده به تسخیر و نفوذ مناطق مسلمان نشین بپردازند.
ثانیا" جبهه دیگری که ایران با آمریکا رو در رو در حال نبرد است، جبهه مذاکرات هسته ای با گروه 5+1 است که با توجه به عمق نفوذ صهیونیست ها حتی تا حد جاسوسی از مذاکرات برای اعمال فشار بر دولت اوباما ، جان کری را بر آن وا می دارد که خارج از عرف دیپلماتیک با ظریف وزیر خارجه ایران در بیرون از محل مذاکرات قدم بزند و به حل موضوع بپردازند و یا به نوعی به راه حلی برای توافق مد نظر خودشان برسند.
از موضع گیری جناح های مختلف داخلی آمریکا به خوبی قابل استنباط است که وضعیت سیاسی داخلی این کشور نیز بسیار نابسامان تر از عربستان است و قدرت آمریکا در گرو توافق با ایران است و این ابرقدرت پوشالی در وضعیت خیلی بدی گرفتار شده که اگر توافق بکند باید همه تحریمهای ایران را لغو نماید و این برای صهیونیست ها و عربستان سعودی خوشایند نیست ، و اگر هم توافق صورت نگیرد، ایران باز هم به غنی سازی خود ادامه می دهد و در عین حال توانسته با کشتی پهلوانانه هیبت ابرقدرت پوشالی را درهم بشکند که بعد از این نیز قادر نخواهد بود تحریم خاصی بر علیه ایران وضع نماید که وضعیت خودش متزلزل نشود.
ثالثا" موج اسلام گرایی و گسترش بیداری اسلامی و مهمتر از همه صدور پیام انقلاب اسلامی ایران و دریافت این پیام توسط مسلمانان جهان و حتی ملت های مظلوم غیر مسلمان ابرقدرتهای جهان رابه لرزه اتداخته و آنها برای حفظ قدرت خود از هیچ کاری از توهین به مقدسات و پیامبران الهی گرفته تا سر بریدن مسلمانان و براندازی انقلاب های مردمی فروگذار نمی کنند.
از آنجایی که دو کشور مشترک المنافع آمریکا و عربستان در وضعیت نابسامان سیاسی داخلی و فشار افکار جهانیان قرار دارند وضعیت منفعل خود را لازم به یک تغییر می بینند و با تکرار سیاست حمله به عراق یا حمله به انقلاب جدید مصر، قصد دارند با حمله به یمن ، از سویی افکار عمومی جهان را مشغول و منحرف کرده و از سوی دیگر جلوی پیشروی انقلاب های مردمی و بیداری اسلامی را بگیرند .
جنگنده های عربستان به اذن پدرخوانده اش (آمریکا) با پشتیبانی چند کشور عربی و حمایت اطلاعاتی ایالات متحده بامداد امروز به چندین نقطه کشور یمن حمله و شمار زیادی از مردم بی دفاع این کشور را به خاک و خون کشیدند.
با توجه به منفعت آمریکا از فروش تسلیحات در جنگ، دخالت آمریکا و غرب در حمله عربستان به یمن مشهود است و آمریکایی ها رسما اعلام کردند که از حمله عربستان به یمن حمایت می کنند و این در حالی است که فرمانده ارتش آمریکا اعلام کرد که در اقدام نظامی علیه یمن حضور ندارد.
بدیهی است با مرور وقایعی مانند تعطیلی سفارت آمریکا در صنعا و تخلیه پایگاه های نظامی آمریکایی ها در این شهر در اواسط بهمن ماه سال گذشته، نشان می دهد که سیاست آمریکا بر این است که با حاشیه گزینی و کنترل غیرمستقیم اوضاع در پشت صحنه به کمک فرزند ناخلفش آل سعود باز هم در منطقه جای پا باز کرده و خود را برای استقرار دراز مدت آماده کرده است.
اما از آنجایی که انقلاب های مردمی با بمباران سرکوب نمی شوند و این حمله باعث اتحاد بیشتر مردم یمن و پیوستن به انصار الله خواهد شد و از آنجایی که عربستان با شورش های داخلی و حتی مخالفت هایی در حمله به مسلمانان یمنی مواجه است، توان جنگیدن و مقابله با انصارالله را ندارد و بزودی در این نبرد شکست خواهد خورد.
انتهای پیام/
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد