به بهانه ولادت مقام معظم رهبری /

ناوشکن نگاه توست ای یار خراسانی ...

کد خبر: 35558
|
15:14 - 1392/04/24
نسخه چاپی
ناوشکن نگاه توست ای یار خراسانی ...
از آن سر دنیا نشسته اند و دوربینهای لیزری کار گذاشته اند و عکس و فیلم از در و دیوار می گیرند تا بلکه بتوانند راهی به شناخت این معمای غامض ببرند!...
24 تیر ماه سالروز ولادت رهبر معظم انقلاب است،اسلام آباد خبر نیز به همین بهانه دلنوشته را در وصف ایشان که در وبلاگ یار خراسانی منتشر شده را بهمراه بخشی از زندگی نامه ایشان تقدیم شما عزیزان می کند.
 
 
 
 
 
در وصف مقام معظم رهبری:
 
از آن سر دنیا نشسته اند و دوربینهای لیزری کار گذاشته اند و عکس و فیلم از در و دیوار می گیرند تا بلکه بتوانند راهی به شناخت این معمای غامض ببرند !

اما نمی توانند ...

سی سال است که نمی توانند ...

و ما شیداییان و دلباختگان ولایت هر یک به قدر و فهم خویش ادراک می کنیم.

بعضی هامان نمی دانستیم ، هیچ نمی دانستیم و در این جهل گسترده مانده بودیم و همین جهل سبب می شد گاهی حنجره شیطان گردیم ...

بعضی هامان از ابتدا می دانستیم و هم باور داشتیم ولی شاید گهگداری وسواس شیاطین کارگر می افتاد و زانوان ایمانمان سست می شد ...

بعضی دیگر اما موقن بودیم ، هم می دانستیم و هم باور داشتیم هم بر این باور استقامت می کردیم ... 

بعضی دیگر که جداً از ما نیز نبودند ، می دانستند اما عداوت و خصومت می کردند و هر آنچه آب بود به آسیاب دشمن می ریختند تا منافع پست و حقیر دنیوی خود را تامین کنند ...

تا آنکه غبار های فتنه همه جا را در بر گرفت و دیگر شب از روز قابل تشخیص نبود .

تا آنکه امتحان الهی مقرر گردید تا مرد را از نامرد جدا سازد .

تا آنکه دستور فرقان نازل شد . 

دیگر نیازی نبود لباس خوب و باطل ، جامه حق بپوشد و حق و یارانش تنها و غریب در کنج انزوا بسوزند و دم بر نیاورند ...

غبار فتنه به سرعت همه جا را در بر گرفت و پوشاند و به فرموده خودت در هجوم غبار ها همیشه همه چیز مبهم و نامعلوم است

تا آن غبار کنار برود و حقیقت عیان گردد و مرد و نامرد مشخص شوند.

آن روز است که عیار مردانگی بالا می رود و غیرت و شرافت و آزادگی خریدار می یابد.

و تو تمام این ها را می دانستی و از مدتها قبل انذار می دادی اما گوش شنوایی نبود ...

تا آنکه از صفین گفتی و پرده ها یک یک کنار رفت...

آنان که استقامت کرده بودند ، همانان که موقن بودند و باورشان ناب و اصیل بود تنها کسانی بودند که مرد این میدان بودند ...

و دیگران که باور نداشتند یا اگر داشتند کم بودند بعد از فرو نشستن غبار فتنه ها ، موقن شدند .

اما برای ما که کلام تو حجت بود .

و نگاه تو فرماندهی می کرد قوای معنوی عالم را ...

دو چشم زیبای تو حرف می زد با دلهامان

همه چیز از ابتدا مبین و روشن بود

و ما فقط از نگاه تو دستور می گرفتیم

اگر چه ردّی از مظلومیت در همان نگاهت بود که آتشمان می زد ...

غبار ها که فرو نشست ، باز تو بودی که چشم فتنه را کور کردی

و هنوز دنیا سرگردان مانده بود که چیست این معنای بزرگ که نمی تواند فهمید؟

و نمی توانست بفهمد ...

چرا که اغیار را به پس پرده های معنا و ملکوت راهی نیست

آنقدر شباهت ها زیاد بود که انسان را به حیرت وا می داشت.

انگار همین دیروز بود و تو علی ، که در آن خیمه کوچک اما با صفا و ملائک آستان نشسته بودی و در حال مردمان تدبر می کردی ...

و می دیدی چه سان جهل ، عقول مردم را به تباهی کشانده و از خیمه ات بیرون آمده برای مردم صحبت می کردی ، نه یک بار ، نه دو بار ، نه چند بار ...

و زمانی که همه چیز خوب بود و عقل بر جهل غالب آمده بود و مالک اشتر نخعی با پیروزی چند ضربه شمشیر بیشتر فاصله نداشت ، مکر و خدعه به یاری جنود جهل آمده و باز غبار فتنه همه جا را مه آلود و مشوّش می کرد ...

و قر آن ها بر سر نیزه ها می رفت .

حال اگر این بار سر نیزه ها ، یاد و نام و خاطر و گفتار پیر جمارانی بود عجب نیست چرا که آن نیز تفسیر سطور بسیاری از سور و آیات کریمه است ... .

و قرآن ها بر سر نیزه ها می رفت تا تو را وادار به پذیرش حکمیتی و نوشیدن جام زهری دیگر نمایند .

از این رو بود که می گفتی این عمّار؟

که عمّار به فرموده رسول الله ، مبین و فرقان این میدان بود .

اما جنود جهل به سرعت و به شتاب مرکب می راند و پیش می رفت تا بدانجا که بگویند علی عمّار را کشت و علی سبب ریخته شدن آن همه خون شد ...

و غیظی و غضبی و کینه ای دیگر بر کینه های خویش نسبت به تو بیافزایند ...

همه اینها شد جز آنکه کَید ها و مکر ها این بار موثر افتد...

نیفتاد و دنیا متحیر ماند

نمی توانستند بفهمند این معنای ثقیل را

نمی فهمند که ، تو که هستی

نمی فهمند که تو به انوار هدایتگر صاحب الامر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) روشن گشته ای

نمی فهمند که تو نگاهت این روشنایی را از نگاه مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می گیرد

نمی فهمند که تو به خودِ قطب عالم امکان متّصل هستی

نمی فهمند ... نمی فهمند و کلافه می شوند

نمی فهمند و همه نقشه هایشان نقش بر آب می گردد

نمی فهمند و می روند و با سلاحهای پیشرفته تری بر می گردند و با نقشه های پیچیده تری با کَید های بزرگتری...

و غافلند که دنیا چون مکانی کوچک و زمانی اندک در کف دستهای صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.

و تو متصل به انوار قدسی و ملکوتی صاحب الزّمان هستی ، نمی فهمند و هرگز نخواهند فهمید...

وگرنه آنکه به قلبهای ما حکومت می کند مودّت شماست.

که زوال ناپذیر است .

وگرنه آنکه ناوشکن است که آن ناوشکن جماران که نیست .

ناوشکن نگاه حیدری توست که پشت دشمن را می شکند و خم می کند و دل دوستان را چون کَمندی قدسی به دام می اندازد و عاشق می کند ...

ناوشکن نگاه توست که غبار فتنه ها را فرو می نشاند و باطل را رو سیاه همیشه عالم می کند و قلبهای نا آرام ما را سکینه و اطمینان می دهد ...

ناوشکن نگاه توست که همیشه نوید " اَلَیسَ الصُّبحِ بِقَریب" می دهدمان ...

و یقین دارم این دعای توست ای یعقوب دل شکسته در فراق یوسف زهرا ، که قلب رئوف صاحب الامر (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)  را به ما رحیم تر می نماید تا امدادمان کند و د عایی در حقّمان ...

تا از غبار فتنه ها سربلند بیرون بیاییم ...

و یقین دارم که این برکت نفس توست که بر نقشه جغرافیا پا بر جا و استوارمان می کند که دیگر گونه از دیگران بدرخشیم ...

واین عَلَم که به دستان توست بِیرَق صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)  است که در اهتزاز است ...

و دنیا این را دید و همگان فهمیدند که سرّ تولّا سرّی است بزرگ ...

ناوشکن چیست؟!

هسته ای چیست؟!

تو که فرمانده ی کل قوای نظامی – فقط – نیستی

تو فرمانده کلّ قوای وجودی مایی.

تو موسایی!

که عصا به آب می زنی و ما را از میان سیل خروشان فتنه ها خارج می کنی.

تو نایب فرمانده کلّ قوای عالمی.

ناوشکن ، نگاه توست که می شکند کمر استکبار را و ویران می کند کاخ سیاه شیطان بزرگ را و خرد می کند ستون فقرات صهیونیست را

ناوشکن نگاه توست ای یار خراسانی ...
 
 
 
زندگی نامه رهبر انقلاب:
رهبر معظم انقلاب در تاریخ 24 تیر ماه سال 1318 در مشهد مقدس بدنیا آمدند.رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقير امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صميمي، اينگونه پرورش يافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سيد محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را ياد بگيرند. سپس، دو برادر دوران تحصيل ابتدايى را در مدرسه تازه تأسيس اسلامى «دارالتعّليم ديانتى» گذراندند.
ایشان پس از آشنایی با جامع‌المقدمات و صرف و نحو در دبیرستان وارد حوزه علمیه شدند و نزد پدر و ديگر اساتيد وقت ادبيات و مقدمات را خواندند.
آيت الله خامنه‌ای که از هيجده سالگى در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آيت الله العظمى ميلانى شروع کرده بودند. در سال 1336 به قصد زيارت عتبات عاليات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درسهاى خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سيد محسن حکيم، سيد محمود شاهرودى، ميرزا باقر زنجانى، سيد يحيى يزدى، و ميرزا حسن بجنوردى، اوضاع درس و تدريس و تحقيق آن حوزه علميه را پسنديدند و ايشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولى پدر موافقت نکرد. پس از مدّتى ايشان به مشهد باز گشتند.

آيت الله خامنه‌ای به گفته خويش «از شاگردان فقهى، اصولى، سياسى و انقلابى امام خمينى (ره) هستند» امـّا نخستين جرقـّه هاى سياسى و مبارزاتى و دشمنى با طاغوت را مجاهد بزرگ و شهيد راه اسلام شهيد «سيد مجتبى نوّاب صفوى» در ذهن ايشان زده است، هنگامي که نوّاب صفوى با عدّه اى از فدائيان اسلام در سال 31 به مشهد رفته در مدرسه سليمان خان، سخنرانى پر هيجان و بيدار کننده اى در موضوع احياى اسلام و حاکميت احکام الهى، و فريب و نيرنگ شاه و انگليسى و دروغگويى آنان به ملـّت ايران، ايراد کردند. آيت الله خامنه‌ای آن روز از طـّلاب جوان مدرسه سليمان خان بودند، به شدّت تحت تأثير سخنان آتشين نوّاب واقع شدند. ايشان مى گويند:«همان وقت جرقه هاى انگيزش انقلاب اسلامى به وسيله نوّاب صفوى در من به وجود آمده و هيچ شکى ندارم که اولين آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد».

آيت الله خامنه اى از سال 1341 که در قم حضورداشتند و حرکت انقلابى واعتراض آميز امام خمينى عليه سياستهاى ضد اسلامى و آمريکا پسند محمد رضا شاه پهلوى، آغاز شد، وارد ميدان مبارزات سياسى شدند و شانزده سال تمام با وجود فراز و نشيب هاى فراوان و شکنجه ها و تعبيدها و زندان ها مبارزه کردند و در اين مسير ازهيچ خطرى نترسيدند. نخستين بار در محرّم سال 1338 از سوى امام خمينى (قدس سره) مأموريت يافتند که پيام ايشان را به آيت الله ميلانى و علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامه هاى تبليغاتى روحانيون در ماه محرّم و افشاگرى عليه سياست هاى آمريکايى شاه و اوضاع ايران و حوادث قم، برسانند. ايشان اين مأموريت را انجام دادند و خود نيز براى تبليغ، عازم شهر بيرجند شدند و در راستاى پيام امام خمينى، به تبليغ و افشاگرى عليه رژيم پهلوى و آمريکا پرداختند. بدين خاطر در 9 محرّم «12 خرداد 1342» دستگير و يک شب بازداشت شدند و فرداى آن روز به شرط اينکه منبر نروند و تحت نظر باشند آزاد شدند. با پيش آمدن حادثه خونين 15خرداد، باز هم ايشان را از بيرجند به مشهد آورده، تحويل بازداشتگاه نظامى دادند و ده روز در آنجا با سخت ترين شرايط و شکنجه و آزارها زندانى شدند.

ایشان چندین مرتبه دیگر نیز بازداشت شدند و حتیژيم جنايتکار پهلوى در اواخر سال 1356، آيت الله خامنه‌ای را دستگير و براى مدّت سه سال به ايرانشهر تبعيد کرد. در اواسط سال 1357 با اوجگيرى مبارزات عموم مردم مسلمان و انقلابى ايران، ايشان از تبعيدگاه آزاد شده به مشهد مقدس بازگشتند و در صفوف مقدم مبارزات مردمى عليه رژيم سفـّاک پهلوى قرار گرفتند و پس از پانزده سال مبارزه مردانه و مجاهدت و مقاومت در راه خدا و تحمّل آن همه سختى و تلخى، ثمره شيرين قيام و مقاومت و مبارزه؛ يعنى پيروزى انقلاب کبير اسلامى ايران و سقوط خفـّت بار حکومتِ سراسر ننگ و ظالمانه پهلوى، و برقرارى حاکميت اسلام در اين سرزمين را ديدند.

درآستانه پيروزى انقلاب اسلامى، پيش از بازگشت امام خمينى(قدس سره) از پاريس به تهران،و از سوی ایشان «شوراى انقلاب اسلامى» با شرکت افراد و شخصيت هاى مبارزىهمچون شهيد مطهرى، شهيد بهشتى، هاشمى رفسنجانى و... در ايران تشکيل گرديد، آيت الله خامنه‌ای نيز به فرمان امام بزرگوار به عضويت اين شورا درآمد. پيام امام توسط شهيد مطهرى «ره» به ايشان ابلاغ گرديد و با دريافت پيام رهبر کبير انقلاب، از مشهد به تهران آمدند.

آيت الله خامنه اى پس از پيروزى انقلاب اسلامى نيز همچنان پرشور و پرتلاش به فعاليّت هاى ارزشمند اسلامى و در جهت نزديکتر شدن به اهداف انقلاب اسلامى پرداختند که همه در نوع خود و در زمان خود بى نظير و بسيار مهّم بودندکه در اين مختصر فقط به ذکر رئوس آنها مى پردازيم:
پايه گذارى «حزب جمهورى اسلامى» با همکارى و همفکرى علماى مبارز و هم رزم خود: شهيد بهشتى، شهيد باهنر، هاشمى رفسنجانى و... دراسفند 1357.
● معاونت وزارت دفاع در سال 1358.
● سرپرستى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1358.
● امام جمعه تهران، 1358.
● نماينده امام خميني«قدّس سرّه» در شوراى عالى دفاع ، 1359.
● نماينده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى، 1358.
● حضور فعّال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه هاى دفاع مقدس، در سال 1359 با شروع جنگ تحميلى عراق عليه ايران و تجاوز ارتش متجاوز صدام به مرزهاى ايران؛ با تجهيزات و تحريکات قدرت هاى شيطانى و بزرگ ازجمله آمريکا و شوروى سابق.
● ترور نافرجام ايشان توسط منافقين در ششم تيرماه 1360 در مسجد ابوذر تهران.
● رياست جمهورى؛ به دنبال شهادت محمد على رجايى دومين رئيس جمهور ايران، آيت الله خامنه‌ای در مهر ماه 1360 با کسب بيش از شانزده ميليون رأى مردمى و حکم تنفيذ امام خمينى (قدس سره) به مقام رياست جمهورى ايران اسلامى برگزيده شدند. همچنين از سال 1364 تا 1368 براى دومين بار به اين مقام و مسئوليت انتخاب شدند.
● رياست شوراى انقلاب فرهنگ، 1360.
● رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام، 1366.
● رياست شوراى بازنگرى قانون اساسى، 1368.
● رهبرى و ولايت امّت، که از سال 1368، روز چهاردهم خرداد پس از رحلت رهبر کبيرانقلاب امام خمينى (قدس سره) توسط مجلس خبرگان رهبرى به اين مقام والا و مسئوليت عظيم انتخاب شدند، و چه انتخاب مبارک و درستى بود که پس از رحلت امام راحل، با شايستگى تمام توانستند امّت مسلمان ايران، بلکه مسلمانان جهان را رهبرى نمايند.

    نظر شما

    دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد