اسلام آباد خبر09:20 - 1392/03/20

نقاط «ضعف و قوت» دولت نهم و دهم

با بررسی بیانات هشت سال اخیر رهبر انقلاب درباره دولت‌های نهم و دهم، نقاط ضعف و قوت این دولت‌ها توسط پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR استخراج گردیده است .

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تشریح شاخص‌های فرد اصلح برای ریاست جمهوری یازدهم در سخنرانی روز اول فروردین امسال در حرم مطهر رضوی، «آنچه كه برای رئیس‌جمهور آینده نیاز داریم» را اینگونه توصیف كردند: «امتیازاتی كه امروز وجود دارد، منهای ضعفهائی كه وجود دارد. این را همه توجه كنند؛ رئیس‌جمهورِ هر دوره‌ای باید امتیازات كسبی و ممكن‌‌الحصول رئیس‌جمهور قبلی را داشته باشد، ضعفهای او را نداشته باشد.»۹۲/۰۱/۰۱
به گزارش اسلام آباد خبر ،پایگاه اطلاع‌رسانیKHAMENEI.IRبا بررسی بیانات هشت سال اخیر رهبر انقلاب درباره دولت‌های نهم و دهم، نقاط ضعف و قوت این دولت‌ها را استخراج و منتشر كرده است که به شرح ذیل می باشد:
نقاط قوت
۱-برجسته شدن ارزش‌ها و شعارهای انقلاب اسلامی
اين براى انقلاب ما يك پديده‌ى معجزآسا و بى‌نظير است كه ما امروز همان شعارهايى را مى‌دهيم و همان اصول و مبانى‌اى را براى خودمان برنامه‌ى عمل قرار داده‌ايم كه در اول انقلاب همانها اعلام شده بود؛ يعنى در برنامه‌ريزيهاى ما و در خواست ما، هيچ تخطى‌اى از اين اصول صورت نگرفته است. اين خيلى مهم است. روشها تغيير پيدا مى‌كنند، لكن مبانى و اصول باقى مى‌مانند. اين اصول اساسى باقى مانده. همه‌ى دشمنى و خصومتى هم كه با انقلاب ما انجام مى‌گيرد، براى بقاء اين اصول است. شايد در مرور زمان و در دوره‌هاى مختلف، غبارهايى بر روى اين اصول نشست؛ اما امروز انسان مى‌بيند كه اين اصول از هميشه شفافتر، زنده‌تر و برجسته‌تر مطرح است؛ در زبان شما و در شعارهاى شما و در برنامه‌هايى كه اعلام مى‌كنيد، اينها مطرح مى‌شود و شماها چون مسئول هستيد، آنچه كه مى‌گوييد، در مقام حرف باقى نمى‌ماند و يك خط و شيار و عمقى را در جامعه به‌وجود مى‌آورد؛ اين طبيعت مسئوليت است. البته در بين‌الهلالين عرض بكنيم كه به همين علت، مسئوليت حرف‌زدنهاى شما هم بالا مى‌رود و اين‌طور نيست كه حرفى كه مى‌گوييم، مثل خطى كه روى آب مى‌كشيم برطرف بشود؛ نه، حرفى كه مى‌زنيد، در واقعيتها و در ذهنيتهاى جامعه، تأثيرات ماندگارى دارد؛ حالا كوتاه يا بلند. پس شعارهاى شما، فضاى اصولگرايى و فضاى ارزشهاى انقلابى و فضاى وفادارى به مبانى امام و انقلاب را بر جامعه حاكم كرده است؛ اين خيلى چيز باارزشى است. اولين و مهمترين شاخصه‌ى دولت شما اين است.۱۳۸۶/۰۶/۰۴
از نقاط قوّتى كه به نظر من روى آن بايد تكيه كرد، مسئله‌‌ى برجسته شدن ارزشهاى انقلاب است. در اين سالهائى كه دولت نهم و دولت دهم بر سر كار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزشهاى‌‌انقلاب و چيزهائى كه امام به آن توصيه ميكردند و ما آنها را از انقلاب آموختيم، خوشبختانه كاملاً برجسته شده: مسئله‌‌ى ساده‌‌زيستى مسئولان، استكبارستيزى، افتخار به انقلابيگرى. يك دوره‌‌اى بر ما گذشت كه اسم انقلاب و انقلابيگرى و اينها به انزوا افتاده بود؛ سعى ميكردند به عنوان يك ارزش منفى يا ضد ارزش، از اين چيزها ياد كنند؛ مقاله مينوشتند، حرف ميزدند، گفته ميشد. امروز خوشبختانه اينجور نيست، درست بعكس است؛ گرايش عمومى مردم و مسئولان كشور به حركت انقلابى، جهتگيرى انقلابى، ارزشهاى انقلابى و مبانى انقلاب است. اين را توجه داشته باشيد كه يكى از عوامل گرايش مردم به دولت، همينهاست؛ يعنى مردم به اين ارزشها اهميت ميدهند. مسئله‌‌ى دعوت به عدالت، مسئله‌‌ى ساده‌‌زيستى، دور بودن مسئولان از تجمل؛ اينها خيلى چيزهاى مهمى است.۱۳۹۱/۰۶/۰۲
گفتمان عمومى دولت اينهاست؛ به طور خلاصه: زنده‌كردن و بازسازى برخى خصوصيات جوهرى انقلاب و منطق امام؛ و مقابله‌ى با كسانى كه ميخواستند اين ارزشها و اين مفاهيم اساسى را منسوخ كنند، يا از بين ببرند، يا ادعا ميكردند كه منسوخ شده و از بين رفته؛ اين چيز باارزشى است. اين خصوصيت دوم و امتياز دومى است كه در اين دولت هست.۱۳۸۷/۰۶/۰۲
اين را شما افتخار بدانيد كه الحمدللَّه به مبانى انقلاب پايبنديد و به اينكه شعارهاى انقلاب را قبول داريد و ميخواهيد اجراء كنيد، افتخار ميكنيد؛ اين توفيق بزرگى است. يكى از مهمترين خصوصيات اين دولت اين است كه شعارهاى خودش را شعارهاى انقلاب قرار داده و به اين، احساس سربلندى و افتخار ميكند. مردم هم به خاطر همين به شما اقبال كردند؛ اين هم معلوم باشد. مردم به اين شعارها دلبسته‌اند، علاقه‌مندند. شعار عدالت‌طلبى، براى مردم جذاب است؛ شعار اجتناب از اشرافيگرى، براى مردم شعار مطلوب و شعار جذابى است؛ يا شعار خدمت‌رسانى به مردم، يا شعار استكبارستيزى، يا شعار ساده‌زيستى، يا شعار كار و تلاش و خدمت به مردم؛ اينها چيزهائى است كه مردم دوست ميدارند و اينها را ميخواهند. يك جامعه و يك كشور و يك ملت بيدار از مسئولينش اين چيزها را مطالبه ميكند: مطالبه‌ى عدالت، مطالبه‌ى انصاف، مطالبه‌ى خدمت، مطالبه‌ى ارتباط صميمى با مردم، مطالبه‌ى دين، پايبندى به ارزشهاى دينى، پايبندى به شرع. اين چيزها را مردم ميخواهند و دوست ميدارند. شما هم بحمداللَّه اين شعارها را داده‌ايد، مردم هم قبول و اقبال كرده‌اند؛ اين را مغتنم بشماريد.۱۳۸۹/۰۶/۰۸
فرصت اين روز و روزگارى كه شما بر سر كار هستيد، بسيار فرصت استثنايى و مغتنمى است؛ حقيقتاً از دوره‌هايى است كه ما نظير آن را در گذشته‌ى دوران انقلاب تا امروز كم داشته‌ايم. اولاً، شعارهاى دولت و مسئولان و اهداف تعيين‌شده‌ى آنان كاملاً با مبانى انقلاب و با مبانى اعلام‌شده‌ى امام عزيز ما منطبق است. ثانياً، اين گفتمان در بين مردم به طور محسوسى زنده است و وجود دارد؛ كه وجود اين گفتمان ميان مردم هم، عامل عمده و اصلىِ گرايش آنها به اين دولت و اين رئيس‌جمهور محترم بود. مردم، تشنه‌ى عدالت، تشنه‌ى مبارزه با فساد و تشنه‌ى تمسك به اصول انقلاب بودند، كه وقتى ديدند يك نفر صادقانه اين شعارها را سر دست گرفته و مطرح ميكند، حول محور او جمع شدند؛ خود اين نعمت بزرگى است كه اين تفكر به صورت يك گفتمان مسلط در جامعه درآمد و همچنان ادامه دارد و بعد از روى كار آمدن اين دولت، بحمداللَّه تقويت هم شده است. طبيعت كار هم اين است، هر چه شما بهتر، بيشتر، صميمى‌تر و پايبندتر به اصول حركت كنيد و پيش برويد، عمق اين ايمان در دلهاى مردم ما بيشتر خواهد شد و تغيير آن به وسيله‌ى دستهاى بيگانه، براى آنها دشوارتر خواهد شد. بنابراين فرصت، واقعاً فرصت مهمى است.۱۳۸۵/۰۶/۰۶

۲- طرح شعار دولت اسلامی
يك نكته در باب دولت اسلامى عرض كنيم. يكى از شعارهاى خوبى كه آقاى رئيس‌جمهور، هم در دوره‌ى انتخابات، هم بعد از آن تكرار كردند، مسأله‌ى دولت اسلامى است. ... بعضى‌ها مى‌گويند شما بعد از ۲۷ سال مى‌خواهيد دولت اسلامى تشكيل دهيد؟ نه، تلاش و اقدام براى تشكيل دولت اسلامى از روز اول شروع شد؛ منتها افت و خيز داشته؛ پيشرفت و عقبگرد داشته؛ در جاهايى موفق بوديم، در برهه‌اى موفق نبوديم. بعضى از ماها وسط راه پايمان لغزيد؛ بعضى از ماها در اصل هدف مردد شديم؛ بعضى از ماها نتوانستيم خود را نگه داريم؛ دلبسته‌ى به رفتارهاى طاغوتى شديم... اگر دولتى مى‌آيد و مى‌گويد هدفم اين است كه اين را تحقق ببخشم، خيلى چيز مبارك و خوبى است... معناى شعار دولت اسلامى اين است كه ما مى‌خواهيم اعمال فردى، رفتار با مردم، رفتار بين خودمان، و رفتار با نظامهاى بين‌المللى و نظام سلطه‌ى امروز جهانى را به معيارها و ضوابط اسلامى نزديكتر كنيم. اين شعار، بسيار باارزش است؛ ان‌شاءاللَّه به اين شعار پايبند بمانيد و اين تلاش را جدى‌تر، بى‌آسيب‌تر و واقعى‌تر كنيد؛ چون گامى بلند خواهد بود در راه رسيدن به آن هدفها؛ و همان‌طور كه عرض كردم، رسيدن به آن هدفها مردان خودش را مى‌خواهد.۱۳۸۴/۰۶/۰۸

۳-طرح شعار عدالت‌محوری
يكى از شعارهاى اين دولت، عدالت است. عدالت يقيناً محور انقلاب بود؛ در اين شكى نيست. هيچ دولتى هم از اول نيامده صريحاً بگويد من نمى‌خواهم طبق عدالت رفتار كنم؛ ليكن من بايد از آقاى احمدى‌نژاد تشكر كنم كه ايشان كار جديدى كردند؛ عدالت محورى را به عنوان يك شعار گذاشتند وسط؛ اين كار خيلى بزرگى بود. وقتى كه ايشان تبليغات انتخاباتى مى‌كردند، به افراد خانواده‌ى خودم مى‌گفتم اگر آقاى احمدى‌نژاد رأى هم نياورد، اين خدمت بزرگ را به انقلاب كرد كه شعار عدالت محورى را مطرح كرد؛ نگذاشت به فراموشى سپردنِ اين شعار بشود يك سنت. اين شعار مطرح شد و ذهن‌ها را به خودش متوجه كرد. خوشبختانه مردم هم فهميدند، خواستند، دوست داشتند و رأى دادند. اين كار، كار مهمى است. بنابراين عدالت‌محور بودنِ اين دولت حرف بزرگى است؛ طرح اين شعار به عنوان محور حركت دولت، يك كار جديد است؛ خودش يك تحول است؛ به اين پايبند باشيد.۱۳۸۴/۰۶/۰۸
رئيس جمهور محترم ما امروز سخنان خوبى بيان كردند. تكيه‌ى بر عدالت، اساسى‌ترين و محورى‌ترين اصلِ يك حركت الهى است؛ ادامه‌ى كار همه‌ى انبيا و مصلحان بزرگ تاريخ است. البته عدالت دشمنانى دارد. همه‌ى كسانى كه نانشان در بى‌عدالتى است، با عدالت دشمن‌اند. همه‌ى كسانى كه با قلدرى و زورگويى - چه در صحنه‌ى ملى، چه در صحنه‌ى بين‌المللى - تغذيه مى‌شوند، با عدالت مخالفند. عدالت، شعار اصلى و هدف بزرگ انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى بوده و هست.۱۳۸۴/۰۵/۱۲

۴-دیپلماسی همراه با روحیه انقلابی
مسئله‌‌ى ديپلماسى انقلاب هم بشدت مهم است، كه اين هم مجال نيست درباره‌‌اش مطلب مفصلى عرض كنيم. به نظر من در زمينه‌‌ى ديپلماسى، فعاليتهاى خوبى دارد انجام ميگيرد. ديپلماسى ما بايد با روحيه‌‌ى انقلاب همراه باشد - يعنى اسلام انقلابى - اين است كه به ما بُرش ميدهد. امروز ملتهاى منطقه از جمهورى اسلامى خوششان مى‌‌آيد، به خاطر موضع مستقل اسلامىِ شجاعانه‌‌اش؛ اين بايد محفوظ باشد. در جاهاى مختلف دنيا، مردم از مسئولان جمهورى اسلامى كه اين شجاعت را، اين استقلال را، اين نترسى را بيشتر بروز ميدهند، بيشتر خوششان مى‌‌آيد. خب، اين نشانه‌‌ى اين است كه راه اين است. ديپلماسى ما بايد در اين جهت باشد؛ كه خب، خوشبختانه دوستان زحمتهاى زيادى ميكشند.۱۳۹۱/۰۶/۰۲
امروز در عرصه‌ى بين‌المللى ديگر اين‌طور نيست كه مسئولان كشور ما مجبور باشند دنبال حرف سياستمداران و سياست‌سازان بين‌المللى بدوند؛ نه، ابتكار عمل در دست مسئولان ماست. اعتمادبه‌نفس و ايمان و اتكاء به خدا در مسئولان كشور، يك چنين اثرى دارد و امروز بحمداللَّه اين‌طور است. رئيس جمهور، اهل كار، اهل ابتكار، اهل خدمت، اهل عمل، وارد ميدان و خسته نشو است؛ اين، افقها را روشن مى‌كند. امروز نظام سياسى ما اين‌طورى است؛ نظام باثبات، مردم مؤمن، جوانان علاقه‌مند، پُرتحرك و پُرشور، و مسئولان دلسوز و علاقه‌مند، شجاع و داراى ابتكار عمل.۱۳۸۵/۰۸/۲۱

۵-اعاده عزت ملى و ترك انفعال در مقابل سلطه
مسئله‌ى اعاده‌ى عزت ملى و ترك انفعال در مقابل سلطه و تجاوز و زياده‌طلبى سياستهاى ديگران و ترك شرمندگى در مقابل غرب و غربزدگى را هم انسان در اين دولت احساس مى‌كند؛ عزت ملى و استقلال حقيقى و معنوى از اينجا حاصل ميشود. استقلال به اين نيست كه انسان شعار استقلال بدهد يا حتى مثلاً در زمينه‌هاى اقتصادى هم به يك رشد بالايى دست پيدا كند؛ نه، استقلال اين است كه يك ملت به هويت خود و به عزت خود معتقد و براى او اهميت قائل باشد، براى حفظ او تلاش و كار كند و در مقابل متعرضين و مستهزئين، شرمنده‌ى اظهارات و جايگاه خود نباشد.
ما متأسفانه در برخى از اوقات گذشته، ميديديم كه بعضى از كسانى كه مرتبط با مسئولين بودند يا حتى خودشان مسئول يك بخشى بودند، كأنّه از گفتمان انقلاب در مقابل ديگران شرمنده‌اند و خجالت ميكشند كه حقايق انقلاب را بر زبان جارى كنند يا آنها را پيگيرى كنند يا به آنها اهميت بدهند! اين براى يك جامعه خيلى بلاى بزرگى است؛ اين را شما نداريد.۱۳۸۷/۰۶/۰۲
اين دولت در برابر زياده‌خواهيهاى استكبار، دچار انفعال نشد؛ اين به‌نظر من خيلى مهم است كه در تعامل با دنيا، انسان جاى خودش را بداند، خواست خودش را بداند، نيرو و قدرت خودش را بداند و بداند كه بايد چه‌كار كند. امروز دنيا يك ميدان بى دردسر آرامِ بى‌رقيبى نيست كه انسان بگويد: خب، ما هم منافعى داريم، دنبال منافعمان آرام آرام راه مى‌افتيم و مى‌رويم! نه، دنيا اين‌طور نيست. البته هميشه همينجور بوده؛ امروز با ارتباطات نزديكى كه بين افراد بشر هست، اين تشديد شده. دنيا جاى تعارض، جاى كارشكنى و جاى تعرض زورمندهاست به كسانى كه زور ندارند يا كم زور دارند؛ به معناى واقعى، يك قانون جنگل در فضاى سياسى دنيا حاكم است. اين كارهايى كه الان دولتهاى مستكبر و در رأسشان امريكا انجام مى‌دهند، منطق عقلائى و عقلانى و سياسى و بين‌الملل‌پسند دنبالش نيست؛ منطق زور دنبالش است. مى‌گويد: چون مى‌توانيم، پس مى‌كنيم! منطق، منطق زور است. در يك چنين دنيايى اگر انسان تسليم شد و از خودش وادادگى نشان داد و بر سر مواضعش ايستادگى نكرد و از توان خودش در مقابله و مواجهه استفاده نكرد، قطعاً ضرر خواهد ديد. در چنين دنيايى كسى رحم به كسى نمى‌كند! اين ايستادگى در مقابل زياده‌خواهى استكبار و احساس عزتى كه در اين ميدان مى‌شود، به‌نظر من يكى از خصوصيات اين دولت است. اينها خصوصياتى است كه بحمداللَّه هست.۱۳۸۶/۰۶/۰۴
از لحاظ انعكاس بين‌المللى، كشور از يك عزت كم‌سابقه يا بى‌سابقه‌اى برخوردار است؛ ابهت نظام اسلامى، عظمت ملت ايران، رسايى و شفافيت اغراض و اهداف جمهورى اسلامى در دنياى اسلام، بيش از هميشه است؛ و حّتى در دنياى غير مسلمان، امروز عزت و ابهت ملت ما بسيار برجسته است و اين را همه تصديق ميكنند و از نشانه‌ها و عكس‌العملهاى خارجى‌اش هم اين را مى‌فهميم. به هر حال، فرصت بسيار مهمى است.۱۳۸۵/۰۶/۰۶

۶-ارتقاء جايگاه كشور در عرصه‌ سياست خارجى
در زمينه‌‌ى ارتقاء جايگاه كشور در عرصه‌‌ى سياست خارجى و مسائل بين‌‌المللى هم همين جور است. امروز در عرصه‌‌ى سياست خارجى، ثقل و وزنه‌‌ى كشور با چند سال قبل تفاوت دارد؛ ما در مسائل، تأثيرگذاريم؛ اينها مهم است. در حوادثى هم كه پيش آمده، ما تأثيرگذار بوده‌‌ايم - كه آن، داستان جداگانه‌‌اى دارد - به نظر ما آن هم خيلى مهم است.۱۳۹۱/۰۶/۰۲

۷-دفاع از حقوق هسته‌ای ملت ایران در برابر زورگویی غرب
يكى از مظاهر دفاع از عزت هم همين مسئله‌ى انرژى هسته‌اى است. مسئله‌ى انرژى هسته‌اى، براى ما فقط اين نبود كه ما ميخواستيم يك فناورى داشته باشيم، ديگران ميخواستند ما نداشته باشيم؛ اين فقط بخشى از قضيه است. بخش ديگر قضيه اين بود كه قدرتهاى گوناگون، پُررو، متجاوز، زورگو و دنباله‌ها و اقمار بى‌ارزش آنها، ميخواستند حرف خودشان را در اين زمينه بر ملت ايران تحميل كنند. خب، ملت ايران، دولتِ شما و شخص رئيس‌جمهور، در مقابل اين زورگويى و اين تحميل و اين افزون‌طلبى ايستاديد؛ خداى متعال هم كمك كرد؛ پيش رفتيد. اينها آن بخشها و اجزاء گفتمان عمومى اين دولت است كه براى من اهميت دارد.۱۳۸۷/۰۶/۰۲

۸-راه‌اندازی به موقع پروژه غنی‌سازی اورانیوم ۲۰ درصد
ما در برنامه‌ریزی‌ها همیشه باید جلوتر از دشمن حركت كنیم. در مقابل فعالیت دشمن، كشور نباید در حال انفعال به سر ببرد. هوشمندانه بايد نقشه‌ی دشمن را حدس زد و تشخيص داد و جلوتر از دشمن عمل كرد. ما در يك مواردی اينجوری عمل كرديم، موفقيتش را ديديم؛ يك نمونه، همين مسئله‌ی تأمين سوخت بيست درصدِ مورد نياز نيروگاه تحقيقاتی تهران است كه راديو‌داروهای مهمِ مورد نياز كشور در آنجا توليد ميشود. اين  نيروگاه كوچك احتياج داشت به سوخت بيست درصد، كه ما بيست درصد را توليد نميكرديم و هميشه اين را از خارج تهيه ميكرديم. دشمنان ما فكر كردند كه از اين فرصت استفاده كنند، اين نياز ملی را گرو بگيرند، برای اينكه جمهوری اسلامی را وادار كنند به قبول تحميلها و تحكمهای خودشان؛ خواسته‌های خودشان را به اين وسيله تحميل كنند. جوانان ما، دانشمندان ما، قبل از آنكه كار به نقطه‌ی فشار و حساس برسد، توانستند سوخت غنی شده‌ی بيست درصد را تهيه كنند و آن سوخت را تبديل كنند به صفحه‌ی مورد نيازی كه در آن نيروگاه لازم بود تهيه شود. مخالفين ما حدس هم نميزدند كه ما بتوانيم اين كار را انجام دهيم؛ اما مسئولين كشور بوقت متوجه اين نياز شدند، دست‌به‌كار شدند؛ استعداد ايرانی شكوفا شد، بُروز كرد و اين كار را با موفقيت انجام داديم. آنها در حالی كه انتظار داشتند جمهوری اسلامی ملتمسانه از آنها سوخت بيست‌درصد را درخواست كند، جمهوری اسلامی اعلام كرد كه ما سوخت بيست‌در‌صد را در داخل تهيه كرديم و احتياجی به شما نداريم. اگر دانشمندان ما، مردان علمی ما، جوانان ما اين كار را نميكردند، ما امروز بايد با اصرار، با التماس، با هزينه‌ی زياد، در مقابل كسانی كه دوست ما نيستند، ميرفتيم؛ يا سوخت بيست‌درصد را درخواست ميكرديم، يا راديوداروها و محصول را درخواست ميكرديم. مسئولين كشور پيش‌بينی كردند، بوقت فهميدند؛ آنچه را كه بايد انجام دهند، انجام دادند؛ لذا پيروز شديم.۱۳۹۲/۰۱/۰۱

۹-پايبندىِ بى‌اغماض به اصول در كارها
خوشبختانه شماها با اعتقاد، با ايمان و با ايستادگى توانستيد كارها را پيش ببريد؛ مشكلات را از پيش پاى كشور و نظام برداريد و در بخشهاى مختلفى كه ما مشاهده كرديم، از گذرگاه‌هاى سخت و آن پيچهاى دشوار به شكل مناسبى عبور كنيد. به نظر ما اين خيلى ارزش دارد و حاكى از توجه الهى و لطف الهى است. بخشى از اين كارهائى كه آقاى رئيس جمهور در گزارش مشروح و مبسوط خودشان ذكر كردند، كارهائى است كه در همين برهه - سال ۸۸ - انجام گرفته و با همه‌ى مشكلات و گرفتارى‌ها الحمدللَّه توفيقات خوبى به دست آمده.
 خوب، اين هم در واقع نوعى نمودار و نمادى از همان جهتگيرى‌هائى است كه از آن دو شهيد ذكر كرديم؛ يعنى شهيد رجائى و شهيد باهنر. حقاً شهيد رجائى و شهيد باهنر هم همين جور بودند؛ مظهر كار و تلاش مؤمنانه و پايبندىِ بى‌اغماض به اصول. آنها در هر نقشى كه حضور داشتند، همين پايبندىِ بدون اغماض به مبانى و ارزشها را در جريان كار كشور اعمال و اجراء كردند.۱۳۸۹/۰۶/۰۸

۱۰-با مردم و از ميان مردم بودن
امتياز ديگر هم روحيه‌ى مردمى و خاكى اين دولت است؛ اين هم خيلى باارزش است؛ اين را قدر بدانيد. شما امتيازتان به تشخص ظاهرى و شكل و قيافه نيست؛ امتيازتان به همين است كه خودتان را با مردم هم‌سطح كنيد، به شكل مردم و در ميان مردم باشيد، با مردم تماس بگيريد، با آنها انس پيدا كنيد، از آنها بشنويد. اين امتياز بزرگى است و در شما هست؛ آن را حفظ كنيد و نگه داريد.۱۳۸۷/۰۶/۰۲

۱۱-مواجه شدن با واقعيت‌هاى زندگى مردم در سفرهای استانی
اين دولت انصافاً دولت پركار و در بعضى از خصوصيات نمونه است. اينكه به همه‌ى شهرها ميروند، اين خيلى براى من مهم است؛ خيلى براى من جالب است. رئيس جمهور، وزير و مديران ارشد اجرائى كشور به شهرهاى مختلف ميروند. اين رفتن به شهرها خيلى تأثير دارد. بعضى ميگويند آقا ما گزارشها را كه ميخوانيم؛ نه، گزارش خواندن فرق ميكند با رفتن. شايد بيش از اغلب مديرها براى من گزارش مى‌آيد. وقتى انسان ميرود به يك شهرى، ميرود به يك استانى، مى‌نشيند با يك مردمى، مى‌نشيند با يك مجموعه‌ى جوانى، مى‌بيند گزارشها با آنچه كه واقعيت است، تفاوتهائى دارد. انسان آنچه كه مى‌بيند و ميشنود، از گزارش خيلى باارزش‌تر است. اين كار را امروز دولت دارد ميكند. به همه جاى كشور سفر ميكنند.۱۳۸۶/۱۰/۱۳
در رساندن خدمت به افراد محروم جامعه و عدالت، به اعتقا دمن اين مسئله‌ى سفرهاى استانى خيلى مهم است. اين كارى كه آقايان بر دوش گرفتيد و راه افتاديد و رفتيد و همه‌جاى كشور را زير پا گذاشتيد و با مردم تماس گرفتيد و از نزديك درد دلهاى مردم را - كه از زبان مسؤولينشان، ائمه‌ى جمعه‌شان و افراد شاخصشان گفته مى‌شود - شنيديد، خيلى به‌نظر من خوب است. بنده خودم سالهاست در مسائل اجرائى و غير اجرائى اين كشور هستم؛ اما وقتى به يك منطقه‌اى مسافرت مى‌كنم و برمى‌گردم، معلومات من نسبت به آن منطقه چند برابر معلوماتى مى‌شود كه انسان از روى كاغذ و در گزارشها و به‌طور كلى مى‌بيند. رفتن به سفر و مواجه شدن با واقعيتهاى زندگى مردم، خيلى چيز مهمى است. چطور ممكن است كسى اين را انكار كند يا درباره‌اش ترديد كند يا در فائده و سود او تشكيك كند؟ اين خيلى كار مهمى است. اين كار را شماها داريد انجام مى‌دهيد. البته زحمت هم دارد؛ زحمتش را هم قبول مى‌كنيد.۱۳۸۶/۰۶/۰۴
خود مسئولان بخشها و استانها هم از اين كارها بكنند؛ آنها هم بروند. استاندارها با شهرستانها و با مسئولان بخشهاى مختلف و با مردم ارتباط و تماسشان را حفظ كنند و ادامه بدهند.۱۳۸۶/۰۴/۰۹

۱۲-ساده‌زيستى آقای رئیس جمهور
ساده‌زيستى - بخصوص در خود آقاى رئيس‌جمهور - خوب و برجسته است و چيز باارزشى است؛ در مسئولين هم - كما بيش؛ يك جايى كمتر، يك جايى بيشتر - بحمداللَّه هست. ساده‌زيستى چيز بسيار باارزشى است. ما اگر بخواهيم تجمل و اشرافيگرى و اسراف و زياده‌روى را - كه واقعاً بلاى بزرگى است - از جامعه‌مان ريشه‌كن كنيم، با حرف و گفتن نميشود؛ كه از يك طرف بگوئيم و از طرف ديگر مردم نگاه كنند و ببينند عملمان جور ديگر است! بايد عمل كنيم. عمل ما بايستى مؤيد و دليل و شاهد بر حرفهاى ما باشد تا اينكه اثر بكند. اين خوشبختانه هست. فاصله‌تان را با طبقات ضعيف كم كرده‌ايد و كم نگه داريد و هر چه كه ممكن است آن را كمتر كنيد.۱۳۸۷/۰۶/۰۲

۱۳-توقف روند غرب‌باورى و غرب‌زدگى دولت‌های قبلی
روند غرب‌باورى و غرب‌زدگى را كه متأسفانه داشت در بدنه‌ى مجموعه‌هاى دولتى نفوذ ميكرد، متوقف كرديد؛ اين چيز مهمى است. حالا يك عده‌اى در جامعه، ممكن است به هر دليلى شيفته‌ى يك تمدنى يا يك كشورى باشند؛ اما اين وقتى به بدنه‌ى مديران انقلاب و مجموعه‌هاى انقلاب نفوذ ميكند، چيز خيلى خطرناكى مى‌شود. اين ديده ميشد؛ خب، جلويش گرفته شد.۱۳۸۷/۰۶/۰۲

۱۴-جلوگيری از گرايش‌هاى سكولاريستى در دولت
گرايش‌هاى سكولاريستى - كه متأسفانه باز داشت در بدنه‌ى مجموعه‌ى مديران كشور نفوذ مى‌كرد - جلويش گرفته شد. نظام انقلابى، بر مبناى دين و بر مبناى اسلام و بر مبناى قرآن شكل گرفته و به همين دليل از حمايت ميليونى اين ملت برخوردار شده و جانهايشان را كف دستشان گرفته‌اند و جوانهايشان را به ميدانهاى خطر فرستاده‌اند؛ آن وقت مسئولان يك چنين نظامى دم از مفاهيم سكولاريستى بزنند؟! «يكى بر سر شاخ و بن ميبريد»؛ يعنى خودشان بنشينند و بنا كنند بنِ اين‌مبنا و قاعده را كلنگ زدن! خيلى چيز خطرناكى بود. خب، الحمدللَّه اينها جلويش گرفته شد.۱۳۸۷/۰۶/۰۲

۱۵-تلاش جمعی و فوق‌العاده در دولت
خوشبختانه امروز يك تلاش جمعى وجود دارد. اين فرصت هفته‌‌ى دولت، فرصت تشكر از اينها را هم به ما ميدهد.
تلاش دولت در جهت ارتباط با مردم، تلاش فوق‌‌العاده‌‌ى كارى كه خوشبختانه در دولت مشاهده ميشود؛ اينها چيزهاى خوبى است. البته توجه كنيد كه اين تلاش فراوانى كه داريد انجام ميدهيد، با كيفيتِ خوب و با عمل كردن به آنچه كه ميگوئيد، همراه باشد؛ روى اين تكيه كنيد.۱۳۹۱/۰۶/۰۲

۱۶-استفاده از ظرفيت‌های بيرون دولت
كشور ظرفيتهاى خوبى دارد، توانهاى خوبى دارد؛ هم در درون دولت ظرفيتهاى بالائى هست، هم در بيرون دولت. من مى‌‌بينم گاهى اوقات بعضى از مسئولين بخشها، از افرادى كه خارج از تشكيلات دولتند، كمك فكرى ميگيرند؛ اين كار خوبى است؛ اين را توسعه بدهيد، از اين ظرفيت استفاده كنيد. افرادى هستند كه دلسوزانه و با علاقه و شوق حاضرند در كنار دولت باشند و با دولت همكارى كنند؛ از نيروهاى اينها استفاده شود؛ اينها جزو ظرفيتهاى كشورند. در درون دولت هم خوشبختانه ظرفيتها زياد است.۱۳۹۱/۰۶/۰۲

۱۷-اجرای گسترده كارهای عمرانی خصوصاً در مناطق محروم
در طول اين چند سال در كشور كارهاى وسيع عمرانى انجام گرفته؛ بخصوص در مناطق دوردست، در بخشهاى مختلف؛ اينها واقعاً كارهاى مهمى است؛ اين يك رويكرد بسيار مهمى در حركت دولت است.۱۳۹۱/۰۶/۰۲

۱۸-پيشرفت‌هاى وسيع در علم و فناورى
پيشرفتهاى چشمگيرى كه در زمينه‌‌ى علم و فناورى به وجود آمده. اين پيشرفتهائى كه در اين چند سال در زمينه‌‌ى علم و فناورى صورت گرفته، خيلى قابل توجه است.۱۳۹۱/۰۶/۰۲
باز از نقاط مثبت، همين پيشرفتهاى علمى است كه اين پيشرفتها در بخشهاى مختلف وجود دارد و اميدواريم خداى متعال به اين جوانان و مديران لايقى كه در اين بخشها مشغول فعاليتند، كمك كند تا اينها را به نتايج مطلوب خودشان برسانند و در مقابل چشم مردم قرار بدهند و احساس عزت مردم را افزايش بدهند.۱۳۸۵/۰۳/۲۹

۱۹-پركارى، پشتكار و خستگی‌ناپذيری
يكى ديگر از نقاط مثبت، يك دولت تازه‌نفس و مصمم و پركار است اين، نقطه‌ى مثبتى است.۱۳۸۵/۰۳/۲۹
پركارى اين دولت هم انصافاً چيز برجسته‌اى است؛ حتى بعضيهايى كه مخالف هم هستند، اين را نمى‌توانند انكار كنند؛ يعنى بى‌انصافيها هرچه هم زياد باشد، نمى‌تواند بر اين حقيقت غلبه پيدا كند كه دولت شما انصافاً دولت پركارى است و تلاشتان وكارتان و تحركتان خيلى زياد است. اين بسيار جاى خرسندى دارد.
دولت نهم و دولت دهم شناخته شده به پركارى، پشتكار و خسته نشدن؛ سعى كنيد اين حالت را، اين سُمعه‌‌ى خوب را تا آخرين لحظات حفظ كنيد؛ خدا هم ان‌‌شاءالله كمكتان خواهد كرد.۱۳۹۱/۰۶/۰۲
«تلاش بى‌وقفه براى اين خدمات»، كه انصافاً اين مورد در اين دولت برجسته است. اين تلاش بى‌وقفه را حقيقتاً همه شاهدند و ما هم شاهديم. اين حركت پُرتلاشى كه همه‌ى دولت - بخصوص شخص آقاى رئيس‌جمهور - نشان ميدهند، خيلى باارزش است.۱۳۸۵/۰۶/۰۶
آقاى رئيس جمهور ما هم كه بحمداللَّه پرانرژى و خستگى‌‌‌‌‌‌نشناس حقاً؛ پابه‌‌‌‌‌‌پاى ايشان دويدن هم خيلى سخت است. خدا كمكتان كند بتوانيد پابه‌‌‌‌‌‌پاى ايشان بدويد و برسيد به مقاصدتان؛ واقعاً كار دشوارى است. ايشان خيلى زياد زحمت ميكشند، زياد تلاش ميكنند، بحمداللَّه پرانرژى هم هستند؛ خدا را شكر. به ظاهر ايشان هم اين همه نمى‌‌‌‌‌‌آيد. الحمدللَّه. خداوند ان‌‌‌‌‌‌شاءاللَّه بيشتر كمك كند، بيشتر انرژى بدهد، بيشتر توان بدهد. البته ما مرتب دعا ميكنيم؛ من هيچ شبانه‌‌‌‌‌‌روزى نيست كه به آقاى رئيس جمهور و بعضى ديگر از مسئولين دعا نكنم.۱۳۸۸/۰۶/۱۸

۲۰-جرأت تحول‌آفرينی و مقابله با مشكلات
يا جرأت در ايجاد تحول؛ حالت روحى اين دولت اين است كه براى تحول‌آفرينى جرأت دارد و اقدام مى‌كند. نمى‌خواهم بگويم همه‌ى اين اقدامها صددرصد درست است؛ نه، ممكن است يك جايى هم اشتباه باشد؛ اما نفس اينكه انسان حالت دليرى در مقابل مشكلات داشته باشد و تصميم بگيرد كه براى رفع مشكلات اقدام بكند، چيز باارزشى است كه اين خوشبختانه هست.۱۳۸۷/۰۶/۰۲
از جمله‌ى خصوصيات ديگرى كه من يادداشت كرده‌ام در اين‌جا بگويم، مسئله‌ى روحيه‌ى تحول‌گرايى و نوآورى و اصلاح است. همين‌طور كه الان آقاى رئيس‌جمهور گزارش دادند، تغييراتى كه در ساخت عمومى تشكيلات دستگاه و دولت داده مى‌شود، خيلى كارهاى اساسى‌اى است. اصلاح هم واقعاً همينهاست كه انسان بيايد و در جهت صلاح، بخشهاى مختلف را نگاه كند و ساختها را به‌طور اساسى تغيير بدهد و دگرگون كند.۱۳۸۶/۰۶/۰۴

۲۱-شجاعت اقدام برای كارهای بزرگ
ما احتياج داريم به اقدامات شجاعانه. يكى از چيزهائى كه من در مورد اين دولت خدا را شكر ميگويم، همين است كه شجاعت اقدام وجود دارد. با ترديد، با تزلزل، با ترس و لرز نميشود كارهاى بزرگ را انجام داد؛ لازم است با شجاعت وارد شد. البته شجاعت به معناى بيگدار به آب زدن نيست. بررسيها بايد انجام بگيرد، فكر صحيح بايد بشود، وقتى به نتيجه رسيديم، بدون ترديد و تزلزل بايستى اقدام كنيد. «وشاورهم فى الامر فاذا عزمت فتوكّل على اللَّه»؛ مشورتهايت را بكن، بررسيها را بكنيد، جوانب را خوب بسنجيد، وقتى به نتيجه رسيديد، آن‌وقت به خدا توكل كنيد و وارد ميدان بشويد. اين شجاعت لازم است.
البته وارد بعضى از ميدانها شدن، مشكلاتى هم ايجاد ميكند؛ شكى نيست؛ اما اين مشكلات، مثل مشكلات كندن يك چاه عميق است براى رسيدن به نفت؛ بدون مشكل كه نميشود. اين، شبيهِ آن مشكلات است. اين مشكلات را همه تحمل ميكنند براى اينكه به نفت برسند؛ براى اينكه به آب برسند. معدن را ميكاوند، براى اينكه به كان و ماده‌ى ارزشمند كانى برسند. اين مشكلات از اين قبيل است. حالا همين مسئله‌ى بنزين از جمله‌ى همين كارهاست. اين كار شجاعانه‌اى بود؛ خوب شد انجام گرفت. جوانبش را درست ملاحظه كنند و پيش ببرند. من در گزارشها خواندم، گمانم چهل‌هزار ميليارد تومان ما يارانه‌ى انرژى ميدهيم! اگر ما بتوانيم اين را بتدريج كم كنيم، اين مبلغ گزاف و كلان، صرف چه خواهد شد؟ صرف مدرسه، صرف جاده، صرف زندگى مردم، صرف اشتغال، صرف سرمايه‌گذاريهاى گوناگون، به جاى اينكه در راه دود كردن كالائى صرف شود كه ما آن را از بيرون وارد كنيم.۱۳۸۶/۰۴/۰۹

۲۲-جرأت مقابله با فساد
جرأت در مقابله‌ى با فساد. مقابله‌ى با فساد خيلى كار سختى است. يك وقتى بنده گفتم كه اين اژدهاى هفت سرِ فساد را به اين آسانى نميشود قلع و قمع كرد؛ خيلى كار سختى است. نه اينكه حالا بگويم قلع و قمع شده؛ نخير، الان هم قلع و قمع نشده؛ ليكن جرأت مقابله‌ى با آن هست. خب، وقتى كه اجزاء مجموعه، خودشان آلوده‌ى به فساد نباشند، طبعاً جرأتشان بيشتر است. بسيارى از مجموعه‌هاى قبلى هم حقيقتاً پاكيزه بودند - يعنى آلودگى نداشتند - اما بالاخره جرأت در مقابله‌ى با فساد يك امتيازى است كه در شما هست.۱۳۸۷/۰۶/۰۲
مبارزه‌ى با فساد، يكى از وظايف بسيار مهم است. من درباره‌ى مبارزه‌ى با فساد اين‌قدر در صحبت‌هاى عمومى و خصوصى حرف زده‌ام كه فكر مى‌كنم تكرارى است. البته بحمداللَّه اركانى در اين دولت هم خودشان به اين مسأله كاملاً توجه دارند.۱۳۸۴/۰۶/۰۸

۲۳-انجام طرح‌های خوب اقتصادی
يك نكته‌ى ديگر هم كارهاى خوبى است كه در زمينه‌ى اقتصاد انجام گرفته - مثل اين سهام عدالت، ادامه‌ى طرحهاى نيمه تمام، نوع عدالت در ارائه‌ى تسهيلات بانكى، صندوق مهر رضا و امثال اينها - محتوا و فوايد اين كارها را با شكل صحيح براى مردم بيان كنيد تا معلوم شود اين كارها انجام گرفته است. البته ما بارها گفته‌ايم آمدن و نشستن و پشت ميكروفون يا جلوى دوربين حرف زدن، اين كافى نيست؛ يك مقدارى برنامه‌سازى و ارائه‌ى مطلب، به شكل هنرمندانه لازم است.۱۳۸۵/۰۶/۰۶

۲۴-وابسته نبودن به گروه‌ها و جريانات
بحمداللَّه عناصر دولت به هيچ گروه و دسته و باند و جريانى وابسته نيستند؛ اين خيلى نكته‌ى مهمى است. مراقب باشيد حركت، اظهارنظر و حرف، انتساب به يك جريان، به يك باند و به يك گروه را پيش نياورد، كه اگر اين‌طور شود، هواى نفس تقريباً انفكاك‌ناپذير است. هواى نفس گروهى هم مثل هواى نفس شخصى است؛ آن هم همين‌طور است. هواى نفس گروهى هم انسان را بى‌حساب و كتاب به اين طرف و آن طرف ميكشاند و از خرد و جاده‌ى مستقيم منحرف ميكند. اين هم جزو لوازم اصولگرايى است.۱۳۸۵/۰۶/۰۶

۲۵-سعه صدر و تحمل مخالف
«سعه‌ى صدر و تحمل مخالف»؛ كه از جمله‌ى شاخصه‌هايى است كه جزوِ پايه‌هاى اصولگرايى است. گاهى انسان از حرفى كه ميزنند، ناراحت هم ميشود؛ حرص هم ميخورد، گاهى به خدا هم شكايت ميكند كه خدايا! تو كه مى‌بينى واقع قضيه چيست و چقدر با چيزى كه اينها ميگويند، فاصله دارد؛ اما در عين حال، انسان بايستى حلم به خرج دهد. حلم يعنى ظرفيت و تحمل صداى مخالف را داشتن. البته اين - شايد بعداً هم عرض بكنم - به معناى آن نيست كه دولت از عملكرد خودش دفاع نكند؛ نه، حتماً بايستى دفاع كند.۱۳۸۵/۰۶/۰۶

۲۶-اجرای طرح تحول اقتصادی
اين مسئله‌ى طرح تحول هم كه اخيراً دولت مطرح كرده، اين هم از همان كارهاى بزرگ و از همان كارهايى است كه جرئتِ اقدام به آن كار، خودش باارزش است. خب، همه اين سرفصلها را قبول كرده‌اند و قبول دارند. همين مسئله‌ى هدفمند كردن يارانه‌ها، واقعاً چيز خيلى مهمى است؛ در دولتهاى قبل هم مطرح بوده - بارها صحبت شده بود و گفته شده بود - منتها پيشرفت نميكرد. يا مشكلاتى كه در قضيه‌ى بانكها و ماليات و بيمه و گمرك و ساير چيزهايى كه در بخشهاى مختلف اين طرح تحول وجود دارد، كارهاى بسيار بزرگ و مهمى است؛ حتماً هم بايد انجام بگيرد.۱۳۸۷/۰۶/۰۲
تحرك اقتصادى مسئولين كشور با همراهى مثال‌زدنى و تحسين‌برانگيز مردم در طول سال ۹۰ قابل ذكر است. از جمله‌ى آنچه كه ميتوان در اين زمينه مطرح كرد، همين مسئله‌ى هدفمندى يارانه‌هاست. همه‌ى كارشناسان اقتصادى، چه در دولتهاى قبلى، چه در دولت كنونى متفق‌القولند كه هدفمندى يارانه‌ها براى كشور يك نياز و يك ضرورت است؛ همه اين را اعتراف كرده‌اند. با وجود اينكه اين معنا مورد اتفاق همه بوده است، اما اين اقدام لازم به خاطر دشوارى‌هايش، به خاطر پيچيدگى‌هايش، بر زمين مانده بود. دولت و مجلس در سال ۹۰، در شرائط تحريم، در شرائطى كه دشوارى و پيچيدگى اين كار بيشتر از هميشه است، همت كردند، اقدام كردند و مراحل مهمى از اين كار را پيش بردند. كار تمام نشده است؛ اما آنچه كه تاكنون مسئولان كشور - چه در دولت، چه در مجلس شوراى اسلامى - اقدام كرده‌اند و پشتيبانى و همدلى و همراهى ملت، آنها را قرين موفقيت كرده، بسيار مهم و قابل توجه است.۱۳۹۱/۰۱/۰۱

۲۷-شجاعت و قاطعیت در سهميه‌بندی بنزين
خصوصيت ديگر، شجاعت اين دولت و قاطعيت اوست. اين كار بزرگى كه شما براى سهميه‌بندى بنزين انجام داديد كه يك قدم اولى است تا يارانه‌ها هدفدار و هدفمند شده و به آن سرمنزل خود هدايت و مصرف بشوند.۱۳۸۶/۰۶/۰۴
به نظر ما طرحهاى «اقتصاد مقاومتى» جواب ميدهد. همين مسئله‌ى سهميه‌بندى بنزين كه اشاره كردند، جواب داد. اگر چنانچه بنزين سهميه‌بندى نميشد، امروز مصرف بنزين ما از صد ميليون ليتر در روز بالاتر ميرفت. توانستند اين را كنترل كنند؛ كه خب، امروز در يك حد خيلى خوبى هست. حتّى بايد جورى باشد كه هيچ به بيرون نيازى نباشد، كه الحمدللّه‌ نيست. تحريم بنزين را در برنامه داشتند؛ اقتصاد مقاومتى تحريم بنزين را خنثى كرد. و بقيه‌ى چيزهائى كه مورد نياز كشور است.۱۳۹۱/۰۵/۰۳
نقاط ضعف‌۱- مظلوميت فرهنگ در دولت نهم
از بخش فرهنگ رفع مظلوميت كنيد. بخش فرهنگ انصافاً بخش مظلومى است. الان در گزارش آقاى رئيس‌جمهور، اصلاً اسمى از فرهنگ نيامد؛ يا در اولويت‌بنديها اين اولويت فداى اولويتهاى ديگر شد و آنها تقدم پيدا كرد كه در كوتاهى وقت، بيان بشود! اين مظلوميت است ديگر. واقعاً مسأله‌ى فرهنگ را دست كم نگيريد. خيلى از مشكلات جامعه‌ى ما با فرهنگ‌سازى حل مى‌شود. توجه بكنيد كه امروز، عمده‌قواى دشمنان ما در جبهه‌ى فرهنگى دارد كار مى‌كند.۱۳۸۶/۰۶/۰۴

۲- اولویت‌بندی نكردن فعالیت‌های فرهنگی
آنچه كه من لازم ميدانم به دوستان دولت توصيه كنم، اين است كه مسئله‌ى فرهنگ را خيلى جدى بگيريد. اگر چنانچه ما كارهاى اقتصادى را - همچنان كه در برنامه هست و آرزوهاى ما متوجه به آن است - انجام بدهيم، اما در زمينه‌ى كار فرهنگى عقب بمانيم، بدانيد كشور لطمه خواهد ديد. دشمنان ما يكى از چشمه‌هاى دشمنى‌شان كار اقتصادى است؛ يك چشمه‌ى مهم ديگر، كار فرهنگى است. البته نه وقت و نه ظرفيت جلسه اجازه نميدهد كه انسان در اين زمينه وارد بشود؛ ليكن فى‌الجمله دوستان توجه داشته باشند كه كار فرهنگ، كار بسيار مهمى است؛ با ملاحظه‌ى جهتگيرى‌هاى انقلابى و اسلامى. در زمينه‌ى فرهنگ، دچار رودربايستى نشويد. در همه‌ى شعبه‌هاى فرهنگى - چه در موضوع كتاب، چه در كارهاى هنرى، چه در مؤسسات فرهنگى - جهتگيرى‌ها را انقلابى و اسلامى قرار بدهيد. اولويتها را در اينجا هم ملاحظه كنيد، چون منابع بالاخره محدود است. البته مصوبه‌ى دولت در زمينه‌ى بودجه‌ى فرهنگى، مصوبه‌ى خوبى است؛ اگرچه حالا شنيدم كه خيلى از مبالغ اين مصوبه تخصيص داده نشده؛ حتّى اگر همه‌اش هم تخصيص داده شود، باز براى همه‌ى فعاليتهاى فرهنگى كافى نيست. بنابراين منابع دچار محدوديت است. با توجه به محدوديت منابع، نگاه كنيد ببينيد اولويتها چيست. البته من يك مجموعه‌اى را به نحو پيشنهاد به دولت ارائه كردم؛ كه اگر اين چيزها در كار فرهنگ مورد توجه قرار بگيرد، با توجه به نگاهى كه ما در زمينه‌ى فرهنگ داريم، اينها اولويت خواهد داشت؛ يعنى اينها تأثيراتش بيشتر خواهد بود. بله، اينها را بايد دنبال كنيد تا ان‌شاءاللَّه تحقق پيدا كند.۱۳۹۰/۰۶/۰۶
ببينيم ما چه قلم از قلمهاى كار فرهنگى را اهميت ميدهيم. در بعضى از آن دوره‌هاى قبل - كه حالا نميخواهيم خيلى مشخص كنيم و اسم بياوريم، ليكن چاره‌اى هم نيست؛ انسان براى مقايسه مجبور است بگويد - ميخواستند كار فرهنگى بكنند، گفتند بودجه‌ى فرهنگى؛ بنا كردند كاروانسراهاى شاه عباسىِ بين راه را به عنوان كار فرهنگى، آباد كردن! بله، آباد كردن كاروانسراى شاه عباسى چيز خوبى است، اثر باستانى هم هست؛ اما آيا كار اولويت‌دار فرهنگى ما همين است؟
خوب، جذب بودجه‌ى فرهنگى در جاى مناسب، خيلى كار سختى است؛ كار آسانى نيست. كار فرهنگى مثل ساخت‌وساز نيست كه آدم بگويد خيلى خوب، اين زمين، اين هم مصالح، حالا برويد بسازيد. كار فرهنگى مصالحش خيلى سخت گير مى‌آيد؛ معمار و استادكارش خيلى دشوار به دست مى‌آيد. لذاست كه به نظر من توى كار فرهنگى يك مقدارى بايستى اهتمام ورزيد. ما كه اينجور در مواجهه‌ى با فشار عظيم تبليغات جهانى قرار داريم؛ سياست در خدمت فرهنگ است، اقتصاد در خدمت فرهنگ است، هنر در خدمت فرهنگ است، براى فشار آوردن به فرهنگ داخلى ملت ما. آنها ميدانند كه اگر فرهنگ را عوض كردند، ديگر مبارزه‌اى باقى نميماند. اگر مبارزه‌ى با استكبار هست، اگر ميل به ايستادگى و مقابله‌ى با دخالت اجنبى هست، به خاطر فرهنگ است. انسان يك فرهنگى دارد، همين فرهنگ را بيايند عوض كنند، همه چيز ميشود مال خودشان؛ لذا همه‌ى فشار روى فرهنگ است. در مقابل اين حركت فرهنگى و اين تهاجم عظيم فرهنگى كه ميخواهند روح انقلاب را، روح استقلال را، روح دين را از ما بگيرند، اولويت فرهنگى ما اين است كه برويم حالا فرضاً كاروانسراى شاه عباسى را آباد كنيم؟! اين يعنى اشتباه كردن در تشخيص آن قلمِ كار فرهنگى؛ اين يك اشكال است.۱۳۸۹/۰۶/۰۸

۳- كارهاى تشريفاتى و ويترينى زمينه‌هاى فرهنگى
يكى دو سال پيش كه همين مجموعه اينجا حضور داشتيد، من راجع به مسئله‌ى فرهنگى از دستگاه دولتى يك گله‌اى كردم. حالا خوشبختانه انسان احساس ميكند كه در دولت به كار فرهنگى اهتمام ورزيده ميشود. بودجه‌هاى فرهنگىِ بزرگ و كلان و در واقع كارهاى گوناگون و تكرار مسائل فرهنگى و اينها خوب است؛ انسان اين اهتمام را مشاهده ميكند، خرسند ميشود؛ منتها اوائل امسال بود يا پارسال بود - يادم نيست - كه وقتى راجع به همين بودجه‌ى فرهنگى صحبت شد، به آقاى رئيس جمهور گفتم كه من وقتى شنيدم شما اين رقم كلانِ سنگينِ فرهنگى را تصويب كرديد، از نحوه‌ى مصرف و جذب آن نگران شدم؛ با اينكه قاعدتاً آدم بايد خوشحال بشود وقتى كه بودجه‌ى فرهنگى زياد ميشود. مديران ما دوست دارند كه بودجه‌اى كه به آنها داده ميشود، جذب كنند؛ چون ميدانند كه اگر امسال جذب نكردند، سال ديگر خبرى نيست؛ لذا ناچارند جذب كنند.
حالا بعد از آنكه مصرف فرهنگى را پيدا كرديم، قلمى كه بايد اين بودجه صرف آن بشود، پيدا كرديم، برويم سراغ محتوايش. بالاخره ميخواهيم فيلم بسازيم. مثلاً ميخواهيم ده تا فيلم انقلابى بسازيم؛ ده تا فيلمى كه حامل ارزشها باشد. يا ميخواهيم فلان تعداد كتاب منتشر كنيم؛ محتواهايش چه باشد، چه جورى باشد، با چه قوّتى، با چه استحكامى، با چقدر مايه‌ى علمى و هنرى كه در آنجا به كار برده ميشود؟ اينها خيلى كارهاى سخت و ظريفى است.
 در زمينه‌هاى فرهنگى، دنبال كارهاى تشريفاتى و ويترينى نباشيد. نمايش دادن كار فرهنگى، نه اينكه فايده‌اى ندارد؛ ضرر هم دارد. در زمينه‌ى فرهنگ بايد دنبال كارهاى محتوائى و اصيل و واقعى رفت، كه امروز نياز عمده‌ى كشور هم اين است.۱۳۸۹/۰۶/۰۸

۴- بر زمين ماندن بخش عمده‌ای از اصل ۴۴
اجراى كامل سياستهاى اصل ۴۴ بسيار مهم است. اين سياستهاى اصل ۴۴ آن روزى كه مطرح شد، همه‌‌‌‌‌‌ى دست‌‌‌‌‌‌اندركاران اقتصادى و خبرگان مسائل گوناگون مديريتى كشور اعتراف كردند، اقرار كردند كه اگر چنانچه اين  كار انجام بگيرد، يك تحول عظيم اقتصادى در كشور انجام خواهد گرفت. خوب، بايد اين سياستها به طور كامل اجرا بشود. كارهائى شده، من گزارشهائى هم از آقاى رئيس جمهور، هم از بعضى از مسئولين ديگر شنفته‌‌‌‌‌‌ام، لكن آنچه كه انجام گرفته، همه‌‌‌‌‌‌ى ظرفيت سياستهاى اصل ۴۴ نيست. يعنى همه كه ميگوئيم، شايد بخش عمده‌‌‌‌‌‌اى از اين ظرفيت هنوز بر زمين مانده است. يك چيزهائى بايد مديريتهايش واگذار ميشده، نشده؛ يك چيزهائى بايستى دولت از تصدى‌‌‌‌‌‌گرى در آنها اجتناب ميكرده، نشده؛ كارهاى لازم انجام نگرفته. حالا ميتوانيم همين طور كه آقاى رئيس جمهور اشاره كردند، بگوئيم زيرساختها و ساز و كارها و موجودى در نظام اقتصادى كشور جواب نميدهد. پس بايد اول اين طرح تحول اقتصادى انجام بگيرد. من اين را نفى نميكنم؛ ممكن است همين جور باشد. ليكن اينجور نيست كه ما كار را بن‌‌‌‌‌‌بست بدانيم؛ در را قفل‌‌‌‌‌‌شده بدانيم. نه، بالاخره بايد حركت كرد و پيش رفت. حالا اين طرح تحول، لابد يك روزى از مجلس درمى‌‌‌‌‌‌آيد؛ ممكن است با تغييراتى بيايد؛ ممكن است خصوصياتى در آن لحاظ شده باشد؛ بالاخره بايد كار را پيش برد. قوانين هم كه زياد داريد و سياستهاى اصل ۴۴ را بايد رصد بكنيد، ببينيد چقدر واقعاً پيش دارد ميرود. خود دولت، دستگاه رياست جمهورى، اين كار را بكند.۱۳۸۸/۰۶/۱۸

۵- اجرايی نكردن مصوبه يارانه توليد در طرح تحول اقتصادی
خب، يك مصداق از اين جهاد اقتصادى، همين طرح تحول اقتصادى است كه دولت دو سه سالى است اين را مطرح كرده. يك بند از طرح تحول اقتصادى، هدفمندى يارانه‌ها بود؛ كه خب، بحمداللَّه قانونش تصويب شد و عملياتى شده. البته من در زمينه‌ى كمك به توليد سؤال دارم. حالا آقايان در گزارش گفتند؛ ليكن آن چيزى كه مصوبه‌ى قانونى بود براى كمك به توليد، تحقق پيدا نكرده. بايد به توليد كمك كنيد. البته در بلندمدت خود اين دستگاه‌هاى توليدكننده روى پاى خودشان خواهند ايستاد و ان‌شاءاللَّه خودشان خواهند توانست روزبه‌روز قوى بشوند و جواب بدهند؛ اما در كوتاه‌مدت حتماً بايد به اينها در موارد لازم تزريق منابع بشود. البته در آنجائى كه كسى تقلب ميكند، در آنجائى كه كسى پول را براى توليد از بانك ميگيرد، ولى در غير توليد صرف ميكند، بشدت برخورد كنيد و ترحم بر پلنگهاى تيزدندان نكنيد؛ اما در آنجائى كه نياز هست، واقعاً بايستى برويد كمك كنيد. پس در طرح هدفمندى، اين بخش حتماً بايستى مورد توجه قرار بگيرد.۱۳۹۰/۰۶/۰۶

۶- علاج نكردن تعطيلی برخی كارخانجات و صنايع
آمارهائى كه آقايان ميدهند، آمارهاى خوبى است؛ ليكن از آن طرف هم از داخل دولت، خود مسئولين به ما ميگويند كه بعضى كارخانه‌‌ها دچار مشكلند، اختلال دارند، در بعضى جاها تعطيلى صنايع وجود دارد - گزارشهاى گوناگونى به ما ميرسد، خود شما هم گزارش ميدهيد؛ يعنى من گزارشهاى ديگر هم دارم، اما اتكاء من به گزارشهاى ديگران نيست؛ گزارشهاى خود شما هم هست كه به دست ما ميرسد - خب، بايد اين را علاج كرد. اينها طبعاً ايجاد اشكال ميكند. اگر چنانچه همين بخش دوم قضيه - يعنى آن نيمه‌‌ى خالى ليوان - نميبود، شما امروز از لحاظ رونق اقتصادى، وضع بهترى را در كشور ارائه ميكرديد و كمكهاى بيشترى به مردم ميشد. بالاخره حمايت از توليد ملى، آن بخشِ درونزاى اقتصاد ماست و به اين بايستى تكيه كرد.۱۳۹۱/۰۶/۰۲

۷- ضعف در اولويت بندی كارها
يكى از ضعفها اين است كه ما در كارها اولويتها را نبينيم. يكى از آقايان اشاره كردند - كه اشاره‌ى درستى است - به اين كه طرحهاى نيمه‌تمام را بايد دنبال كنيم. اين خيلى خوب است؛ اين كار، كار لازمى است؛ من هميشه تأكيدم بر اين است؛ منتها مشخص كنيد، يك مجموعه‌ى كارى درست كنيد، بنشينند واقعاً طرحهاى نيمه‌تمام را - حالا يك رقمى هم ذكر كردند كه فلان تعداد طرحهاى نيمه‌تمام داريم - اولويت‌بندى كنند؛ كدامهايش اولويت‌دار هستند، كدامهايش وعده‌ى بيشترى داده شده يا توقع بيشترى از سوى مردم وجود دارد؛ اينها را مشخص كنيد، به آنها بپردازيد. اين را مقدم كنيد بر طرحهاى جديد.۱۳۹۰/۰۶/۰۶

۸-  علاج نكردن تورم
آنچه كه به نظر من مهم است، اين است كه براى قشرهاى ضعيف، مشكلات اقتصادى‌‌اى وجود دارد؛ اين را بايد برطرف كنيد. حالا بخشى از اين مشكلات، ناشى از تورم است. ما در كشور كمبود كالا نداريم؛ خوشبختانه كالاهاى گوناگونِ مورد نياز مردم در كشور فراوان يافت ميشود؛ ليكن مسئله‌‌ى گرانى و كاهش قدرت خريد وجود دارد؛ اين را بايد علاج كنيد؛ اين به عهده‌‌ى بخشهاى مختلف اقتصادى است؛ يعنى هم بخشهاى ستادىِ اقتصادى، هم بخشهاى عملياتىِ اقتصادى - مثل وزارت صنعت و معدن و تجارت، وزارت جهاد كشاورزى، بخشهاى ديگر - كه بايد به طور جد ان‌‌شاءالله اين را دنبال كنند.
 آن كسانى كه از لحاظ اقتصادى صاحبنظرند، چه در درون دولت، چه در بيرون دولت، به بنده ميگويند كه اين مسئله مربوط به افزايش نقدينگى است؛ يعنى افزايش نقدينگى را مهمترين عامل ميدانند. اين را ما فقط از كسانى كه بيرون دولتند، نميشنويم، بلكه كسانى هم كه در درون دولتند، وقتى از آنها سؤال ميكنيم، همين را به ما ميگويند و گزارش ميدهند. بايد راهى پيدا كنيد كه نقدينگىِ افزايش‌‌يافته كنترل شود. خب، اين روشن است؛ اگر در مقابل نقدينگى توليد وجود داشته باشد، كالا وجود داشته باشد، كمبود وجود نداشته باشد، مشكلى را ايجاد نميكند؛ اگر چنانچه نه، نقدينگى بيش از توليد كالا در داخل يا به شكل درستِ واردات بود، طبعاً مشكل ايجاد ميكند.
خب، عوامل نقدينگى هم زياد است. همين يارانه‌‌هاى نقدى كه داده ميشود - كه براى قشرهائى كار مفيدى هم بوده - خودش افزايش نقدينگى ايجاد ميكند. همين كارهاى عمرانى‌‌اى كه شما ميكنيد - كه اينها ديربازده است - اينها بلاشك افزايش نقدينگى ايجاد ميكند. همين مسئله‌‌ى مسكن مهر كه صحبت شد، يا همين طرحهاى نيمه‌‌تمام را كه افزايش ميدهيد، اين كارى كه در دولت دارند ميكنند - كه كار خوبى هم هست و لازم هم هست - خود اينها ايجاد افزايش نقدينگى ميكند. براى اين مسئله بايد راهكار پيدا كنيد. شما افراد صاحب علمى هستيد، صاحب تجربه هستيد، دستتان در كار است؛ براى اينها راه پيدا كنيد. اين نقدينگىِ افزايش‌‌يافته را هدايت كنيد به سمت مراكزى كه كمك كند به گشايش كار مردم؛ مثل توليد.۱۳۹۱/۰۶/۰۲

۹- مديريت نادرست منابع ارزی
مسئله‌‌ى منابع ارزى هم مسئله‌‌ى مهمى است؛ كه خب، حالا آقايان توجه داريد. روى اين مسئله دقت كنيد، خيلى بايد كار كنيد. واقعاً بايد منابع ارزى را درست مديريت كرد. حالا اشاره شد به ارز پايه؛ در اين زمينه هم حرفهاى گوناگونى از دولت صادر شد. يعنى در روزنامه‌‌ها از قول يك مسئول، يك جور گفته شد؛ فردا يا دو روز بعد، يك جور ديگر گفته شد. نگذاريد اين اتفاق بيفتد. واقعاً يك تصميم قاطع گرفته شود، روى آن تصميم پافشارى شود و مسئله را دنبال كنيد. به هر حال منابع ارزى بايد مديريت دقيق بشود.۱۳۹۱/۰۶/۰۲

۱۰- ارتباط كم با نخبگان حوزه و دانشگاه
در ملاقاتهاى متعددى كه من با نخبگان و زبدگان كشور - دانشگاهى، حوزوى - در سطوح مختلف دارم، مكرر از شما مسئولان محترم گله ميكنند كه اينها در بين ما نمى‌آيند و با ما در اين زمينه‌ها صحبت نميكنند. اين اشكال بر شما وارد است. من چند روز پيش هم در ديدار اساتيد دانشگاه همين را مطرح كردم. آنها بارها به من گفتند، در آن جلسه هم گفتند؛ من هم مطرح كردم.۱۳۹۰/۰۶/۰۶

۱۱- ضعف در مدیریت واردات
مسئله‌ى واردات را هم كه گزارش دادند، البته جزو نگرانى‌هاى من است. حالا اين گزارش هم هست؛ ليكن آنچه كه انسان مشاهده ميكند، يك قدرى نگرانى‌آور است. درست است؛ ممكن است رشدِ نسبت واردات به صادرات غير نفتى ما كاهش پيدا كرده، اين رشد كم شده - اين خودش چيز مثبتى است - اما به اين اكتفاء نكنيد. بخصوص در همين زمينه‌هاى زراعى و باغى و اينها كه ذكر كردند، اينها چيزهائى است كه بايستى هرچه ميتوانيم، از واردات اينها پرهيز كنيم. برويد سراغ همان صنعتى‌سازى صادرات كشاورزى؛ همين چيزى كه در گزارشها هم بود. اينها چيزهاى مهمى است؛ ان‌شاءاللَّه روى اينها تكيه شود. مردم هم تحمل ميكنند و ميپذيرند.۱۳۹۰/۰۶/۰۶

۱۲- پرداختن به حواشی
با اين همه كارى كه دولت دارد، سعى كنيد دچار حاشيه‌سازى‌هاى مسئله‌دار نشويد. دولت دارد كار ميكند، تلاش ميكند، ميدان هم براى كار بحمداللَّه هست، نياز هم به كار هست. خب، يك ميدان كارى وجود دارد، نياز فراوانى هم وجود دارد، دولت هم نشان داده كه اهل خطرپذيرى و وارد شدن در ميدانهاى كار و با همه‌ى وجود كار كردن و وارد ميدان شدن است؛ خيلى خوب، با اين اوضاع و احوال، واقعاً شايسته و سزاوار نيست كه حواشى‌اى به وجود بيايد؛ حالا چه حواشى‌اى كه خود شما گاهى اوقات بى‌توجه به وجود مى‌آوريد، چه آنهائى كه ديگران به وجود مى‌آورند و شما هم تسليم آنها ميشويد؛ از اين حواشى بايد پرهيز كرد. نگذاريد در فضاى كشور، در فضاى بين دولت و مردم، درگيرى‌ها و دلهره‌هائى به وجود بيايد كه شماها را از كار باز بدارد.۱۳۹۰/۰۶/۰۶

۱۳- نبود اهتمام ویژه به مسئله اشتغال‌زايی و بهره‌وری
مسئله‌ى اشتغال هم مسئله‌ى مهمى است. طرحهائى كه از چند سال پيش به اين طرف براى اشتغال پيش‌بينى شده، آنچنان كه انسان انتظار داشت، نشد. اگرچه حالا كارهائى انجام گرفت و خوب بود، بد نيست؛ ليكن ما را مستغنى نميكند از اينكه نسبت به مسئله‌ى اشتغال يك اهتمام ويژه‌اى داشته باشيم. مسئله‌ى ارتقاى بهره‌ورى هم همين طور.۱۳۸۹/۰۶/۰۸

۱۴- موضع‌گیری‌ها و اطلاع‌رسانی متناقض درون دولت
هيئت وزيران بايستى به هم‌افزائى دستگاه‌ها كمك كند؛ يعنى اگر چنانچه بين دستگاه‌ها تعارضى وجود دارد - كه معمولاً وجود دارد؛ معمولاً دستگاه‌هاى مختلف به طور طبيعى اصطكاكها و تعارضهائى با هم دارند؛ مخصوص اينجا هم نيست، همه جا همين‌جور است؛ طبيعت كار اين است - هيئت وزيران بايستى اين اصطكاكها را به حداقل برساند و اگر بتواند، برطرف كند. يكى از مسائل مهم اين است. من هميشه مثال ميزنم و ميگويم اينجا يك چهارراه كه نه، چندين راه است، كه رئيس جمهور هم مثل پليس راهنمائى است - كه در واقع در مقام رياست هيئت وزيران، راهنمائى ميكند - اين را متوقف ميكند، آن را راه مى‌اندازد؛ يعنى هدايت ميكند كه اينها هم‌افزائى كنند، با يكديگر اصطكاك نداشته باشند. يكى از نقشهاى هيئت وزيران اين است.
 برخى اوقات اين اصطكاكها و تعارضهائى كه در عمل و اجراء وجود دارد، در تبليغات هم منعكس ميشود؛ اين ديگر ميشود چند برابر؛ در واقع بدىِ مضاعف ميشود. يك دستگاهى مثلاً فرض كنيد درباره‌ى يك شيئى، يك پديده‌اى حرفى ميزند، يك خبرى ميدهد، يك اظهارنظرى ميكند، از آن طرف يك دستگاه ديگر مى‌آيد عكس آن را ميگويد! مردم متحير ميمانند؛ يعنى واقعاً نميفهمند كه اين درست است يا آن درست است. اين مسئله به زندگى مردم هم ارتباط پيدا ميكند؛ يعنى اينجور هم نيست كه خارج از زندگى مردم باشد؛ نه، درست مسائلِ مربوط به متن زندگى مردم است. يكى يك آمارى ميدهد، ديگرى يك آمارى؛ اينها نبايستى اتفاق بيفتد. همه‌ى دولتها گرفتار يك چنين چيزهائى بودند. در نقش دادن به هيئت وزيران و بارور كردن اين مجموعه‌اى كه دور هم مى‌نشينند و وقت گران‌قيمتى را مصرف ميكنند، بكوشيد و هرچه ممكن است، آن اصطكاكها را باز هم كم كنيد.۱۳۸۹/۰۶/۰۸

۱۵- بهانه دادن به جنجال آفرينان
بهانه هم دست ديگران ندهيد. من مى‌بينم متأسفانه گاهى بهانه‌هايى هم از طرف خودِ شما داده ميشود كه اين را هم بايستى توجه كنيد كه بهانه هم دست ديگران ندهيد؛ مراقبت كنيد؛ حزم كنيد. و گفت: «اتّقوا من مواضع التّهم». گفتند يك شيخى در يك مدرسه‌ى دينى به طلبه‌اى گفت كه گفته‌اند فلان طلبه، فلان مراوده‌ى غلط را دارد. طلبه هم گفت: اتّقوا من مواضع التّهم، آشيخ تو هم! خلاصه اينكه مواظب باشيد، مراقبت كنيد؛ «اتّقوا من مواضع التّهم»؛ براى خودتان و براى دولت مسئله درست نكنيدو براى جنجال‌آفرينى‌ها - كه كسانى دنبالش هستند - بهانه ندهيد.۱۳۸۷/۰۶/۰۲

۱۶- وعده‌های عملی نشده و دامن زدن به توقعات مزدم
روى اين اهتمام داشته باشيد كه هر آنچه به عنوان يك وعده از شما صادر ميشود، مردم در موعد معين ببينند كه آن وعده تحقق پيدا كرد. اگر از صد تا كارى كه شما ميگوئيد، نودتايش را انجام بدهيد، ده تايش انجام نگيرد، همين در ذهن مردم يك اختلالى ايجاد خواهد كرد. آنچه را كه آدم احتمال ميدهد انجام نشود، به صورت احتمال بگويد، به صورت قطع و يقين نگويد. به نظر من اين چيز بسيار مهمى است.۱۳۹۱/۰۶/۰۲
چقدر خوب است كه همه‌ى وعده‌هائى كه دولت به مردم داده، عمل بشود. اگر چنانچه وعده‌اى به مردم داده بشود و عمل نشود، اين مشكلات درست خواهد كرد؛ نه فقط نسبت به دولت، بلكه به نظام.۱۳۹۰/۰۶/۰۶
تعهدات را با مقدورات تنظيم كنيد و به مطالبات و توقعات ناممكن دامن نزنيد. البته امروز يك عده‌اى به خاطر مخالفت با دولت اين مطالبات را دامن ميزنند! اينها مشهود و محسوس است و داريم مى‌بينيم. خودشان ميگويند كه دولت چرا به توقعات دامن ميزند؛ اما خودشان هم واقعاً توقعات را دامن ميزنند و شعارهاى بيخودى و كارهاى ناممكن مطرح ميكنند. شما هم از اين اطمينانى كه مردم به شما دارند، بيشترين استفاده را بكنيد. آن جايى كه واقعاً ممكن نيست، آن جايى كه درست نيست و آن جايى كه كار نشدنى است، به مردم صريح بگوييد؛ بگوييد اين كار نميشود و با امكانات كشور سازگار نيست؛ مردم از شما قبول ميكنند. من در يك مورد خاصى به آقاى رئيس‌جمهور گفتم اين مورد را به مردم بگوييد نميشود؛ حتّى اگر پيش از شما هم وعده‌اى داده شده و حالا شما مى‌بينيد عملى نيست، به مردم بگوييد آقا عملى نيست. مردم هم ميپذيرند.۱۳۸۵/۰۶/۰۶

۱۷- موازی‌كاری در مدیریت‌های دولتی
يك مسئله‌ى ديگر هم در مديريتهاى دولتى، كار موازى است. در دولت نبايد كارهاى موازى انجام بگيرد. كار موازى چند عيب دارد: اولاً هزينه‌ى انسانى زيادى بيجا مصرف ميشود، ثانياً هزينه‌ى مالى زيادى مصرف ميشود، ثالثاً تناقض در تصميم‌گيرى‌ها به وجود مى‌آيد - وقتى دو دستگاه مسئول يك كارى هستند، اين يك تصميم ميگيرد، آن هم يك تصميم ديگر ميگيرد - و رابعاً از همه بالاتر، مسئوليت لوث ميشود. فرض كنيد توى فلان مسئله‌ى اقتصادى يا مسئله‌ى فرهنگى يا مسئله‌ى سياست خارجى يا هرچه، اگر چنانچه يك مشكلى پيش بيايد، مسئوليت لوث ميشود. وقتى كار موازى انجام گرفت، مسئوليت لوث ميشود. بين دولت - يعنى قوه‌ى مجريه - و بعضى از دستگاه‌هاى بيرون از قوه‌ى مجريه، يك جاهائى بعضى موازى‌كارى‌ها هست. همه‌ى تلاشمان اين است كه بلكه اين موازى‌كارى‌ها را يك جورى حل كنيم، اصلاح كنيم، علاج كنيم. در داخل دولت، ديگر نبايستى از اين موازى‌كارى‌ها به وجود بيايد. حالا يك موارد خاصى هست؛ اما كلى‌اش اين است كه موازى‌كارى خوب نيست.۱۳۸۹/۰۶/۰۸

۱۸- برخی بی‌تدبیری‌ها در برابر تحریم‌ها
وانمود ميكنند كه اگر ملت ايران از انرژى هسته‌اى صرفنظر كند، تحريمها برداشته ميشود. دروغ ميگويند. از روى بغض و كينه‌اى كه دارند، تحريمهاى غير منطقى ميكنند؛ تحريمهائى كه همه‌ى عقلا و انسانهاى باانصاف عالم وقتى نگاه ميكنند، مى‌بينند اينها كارهاى غير منطقى و در واقع وحشيانه است؛ اين يك جنگِ با يك ملت است. البته در اين جنگ هم به توفيق الهى مغلوب ملت ايران خواهند شد.
 البته مشكلاتى به وجود مى‌آورند، بعضى از بى‌تدبيرى‌ها هم اين مشكلات را افزايش ميدهد - اينها هست - ولى اينها چيزى نيست كه جمهورى اسلامى نتواند اينها را حل كند. به توفيق الهى، ملت ايران از همه‌ى اين مشكلات عبور خواهد كرد.۱۳۹۱/۰۷/۱۹

۱۹- كشاندن اختلافات میان مردم
اختلافات مضر است. هم اختلافات بين مسئولين مضر است؛ هم بدتر از آن، كشاندن اختلاف ميان مردم مضر است. اين را من به مسئولين، به رؤساى محترم هشدار ميدهم. من از رؤساى قوا حمايت كردم، باز هم حمايت ميكنم - مسئولند، بايد كمكشان كرد - اما به آنها هشدار ميدهم، مراقب باشند. نه اينكه اين نامه‌نگارى‌ها خيلى مهم باشد؛ نه، صد تا نامه بنويسند؛ كار خودشان را بكنند، اختلافات را به ميان مردم نكشانند، چيزهاى جزئى را مايه‌ى جنجال و هياهو و استفاده‌ى تبليغاتى دشمن و خوراك تبليغاتى راديوهاى بيگانه و تلويزيونهاى بيگانه نكنند، صد تا نامه بنويسند؛ نامه اهميتى ندارد. مهم اين است كه همه‌ى ما بدانيم مسئوليتى داريم، همه‌ى ما بدانيم موقعيت حساسى داريم.۱۳۹۱/۰۸/۱۰

۲۰- تصميم‌هاى خلق‌الساعه و تغییر مقررات
حركت بر اساس برنامه، يكى از كارهاى اساسى است. تصميمهاى خلق‌الساعه و تغيير مقررات، جزو ضربه‌هائى است كه به «اقتصاد مقاومتى» وارد ميشود و به مقاومت ملت ضربه ميزند. اين را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم بايد توجه داشته باشند؛ نگذارند سياستهاى اقتصادى كشور در هر زمانى دچار تذبذب و تغييرهاى بى‌مورد شود.۱۳۹۱/۰۵/۰۳

۲۱- فقدان مبارزه عملی با فساد اقتصادی
امروز مسئولان بايد همه‌ى تلاششان را بكنند براى اينكه گره‌هاى اقتصادى را باز كنند، مشكلات را برطرف كنند. بنده سه چهار سال قبل از اين، در صحبت اول سال صريحاً به مردم و به مسئولين گفتم كه نقشه‌ى دشمنان ملت ايران از حالا به بعد، بيش از همه، نقشه‌ى اقتصادى است. خب، مى‌بينيد كه همين جور شد. هم دولت، هم مجلس، همه‌ى نيرويشان را، همه‌ى فكر و ذكرشان را متمركز كنند بر روى سياستهاى درست اقتصادى. چند سال قبل از اين، بنده درباره‌ى فساد اقتصادى، به رؤساى قوا نامه دادم. خب، با فساد اقتصادى مبارزه كنيد. به زبان گفتن كه مطلب تمام نميشود؛ عملاً با فساد مبارزه كنيد. هى بگوئيم مبارزه با فساد اقتصادى. خب، كو؟ در عمل چه كار شد؟ چه كار كرديد؟ اينهاست كه انسان را متأثر ميكند.۱۳۹۱/۱۱/۲۸

۲۲- متهم كردن دیگران به استناد اتهام ثابت نشده
كارنامه‌ى درخشان سى ساله‌ى انقلاب كمرنگ جلوه داده شد؛ اسم بعضى از اشخاص برده شد كه اينها شخصيتهاى اين نظامند؛ اينهاكسانى هستند كه عمرشان را در راه اين نظام صرف كردند. بنده در نماز جمعه هيچوقت رسمم نبوده است از افراد اسم بياورم؛ اما اينجا چون اسم آورده شده است، مجبورم اسم بياورم. به طور خاص از آقاى هاشمى رفسنجانى، از آقاى ناطق نورى من لازم است اسم بياورم و بايد بگويم. البته اين آقايان را كسى متهم به فساد مالى نكرده؛ حالا در مورد بستگان و كسان، هر كس هر ادعائى دارد، بايستى در مجارى قانونى خودش اثبات بشود و قبل از اثبات نميشود اينها را رسانه‌اى كرد. اگر چيزى اثبات بشود، فرقى بين آحاد جامعه نيست؛ اما اثبات نشده، نميشود اينها را مطرح كرد و قاطعاً ادعا كرد. وقتى اينجور حرفها مطرح ميشود، تلقى‌هاى نادرست در جامعه به وجود مى‌آيد، جوانها چيز ديگرى خيال ميكنند، چيز ديگرى ميفهمند.۱۳۸۸/۰۳/۲۹
رئيس يك قوه به استناد يك اتهامِ ثابت نشده و مطرح نشده‌اى در دادگاه، دو قوه‌ى ديگر را متهم كرد؛ اين كار بدى بود، اين كار نامناسبى بود؛ اينجور كارها، هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است، هم خلاف اخلاق است، هم تضييع حقوق اساسى مردم است. يكى از حقوق اساسى مهم مردم اين است كه در آرامش روانى و در امنيت روانى زندگى كنند؛ در كشور امنيت اخلاقى برقرار باشد. اگر يك فردى متهم به فساد است، نميشود به خاطر او انسان ديگران را متهم كند؛ حتّى اگر ثابت هم ميشد، چه برسد به اينكه ثابت نشده است، دادگاهى نرفته، محاكمه‌اى نشده. به استناد متهم كردن يك نفر، انسان بيايد ديگران را، مجلس را، قوه‌ى قضائيه را متهم كند؛ اين كار درست نيست، اين كار غلط است. بنده فعلاً نصيحت ميكنم. اين كار، كار شايسته‌اى براى نظام جمهورى اسلامى نيست.۱۳۹۱/۱۱/۲۸