اسلام آباد خبر15:17 - 1400/09/13

میراث شوم سینمای دولتی/ مرثیه‌ای برای سینما

میراث شوم سینمای دولتی/ مرثیه‌ای برای سینما : مشاهدات، تجربیات و هم کلامی با سیاست گذاران فرهنگی کشور درخصوص بودن یا نبودن سیاست های جامع، به روز و کاربردی در حوزه فرهنگ و به خصوص سینمای کشور، همه از یک آشفتگی و بی برنامگی خبر می دهد. شبکه اطلاع رسانی راه دانا

به گزارش اسلام آباد خبر ،به نقل ازشبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ مشاهدات، تجربیات و هم کلامی با سیاست گذاران فرهنگی کشور درخصوص بودن یا نبودن سیاست های جامع، به روز و کاربردی در حوزه فرهنگ کشور، همه از یک آشفتگی و بی برنامگی خبر می دهد.

سینما به عنوان یک زیرمجموعه و المانی از حوزه فرهنگی جامعه، با ادعای اهالی آن و با قدمتی بیش از یک قرن سابقه در کشور، هنوز با مردم خود بیگانه است و نتوانسته در بهترین حالت خود، برای فیلمی پرفروش، جمعیتی 10 میلیونی را به سالن های سینما بکشاند.

با رفت و آمد دولت ها و گرفتن سکان سینما به دست خود، سیاست های خاصی جان می گیرند و بر اساس سلیقه وزیر و رئیس سینمایی وقت، در دوره ای به برخی فیلم ها، فیلمسازان و سوژه هایی بها داده می شود و جریانی خاص بر سینمای کشور مدتی حکمفرمایی می کند و با رفتن آن دولت و آمدن نفراتی جدید، شاهد آنیم که سیاست ها و سلایق جدیدتری بر پیکر سینما خودنمایی می کند و همین چرخه معیوب و بی هدف، سال هاست که فرهنگ و سینمای کشور را به جلو و به عبارتی شفاف تر به عقب رانده است.

همین عدم قوانین به روز، کارآمد و نه سلیقه ای باعث می شود که چندی پیش یکی از اعضای شورای پروانه نمایش، از 30 فیلم مساله دار سخن بگوید که در دولت قبلی موفق به اخذ پروانه نمایش شده‌اند و بنا بر گفته او فاقد ارزش‌های لازم هستند و باید دوباره مسیر اخذ پروانه نمایش را طی کنند؛ قوانینی که بنا بر گفته سعید مستغاثی، عضو شورای پروانه ساخت و نمایش فیلم های سینمایی، مربوط به آیین نامه ای است که در مردادماه 82 برای آخرین بار بازبینی، باز تدوین و تصویب شده است و اعضای شورای صدور پروانه نمایش بر اساس 14 بند همین آیین نامه به فیلم ها مجوز پخش می دهند.

در هر حوزه ای امر «مقایسه» نیاز به شبیه بودن بسیاری از المان ها از فرهنگ و جغرافیا تا زیرساخت های آن حوزه دارد و نمی شود براحتی مثلا اقتصاد ایران را با کشوری اروپایی مقایسه کرد؛ اما سخن گفتن از الگوهای موفق حوزه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی می تواند پیشانی و نقشه راهی برای ترسیم یک سند جامع و بومی برای سیاست گذاران آن حوزه فراهم کند به شرطی که اجراکنندگان و مدیران پایین دستی نیز تمام سیاست های خود را بر اساس همان سند جامع، اجرا کنند و در عمل به آن پایبند باشند.

سال هاست که سینمای هالییود بر اساس سندی جامع، موظف به اجرای سیاست هایی است که در محفلی نخبگانی به تصویب رسیده و تمامی کمپانی ها و تهیه کنندگان سینما، برای اکرانی موفق و استفاده از امتیازات هالییود، به آن قوانین پایبند و به نحوی اجراکنندگان سند نانوشته هالییودی هستند و توانسته اند بر اساس همین سیاست ها، در لایه های زیرین فیلم های خود، فرهنگ آمریکایی را به سراسر جهان دیکته کنند و قهرمانان ملی خود را، ابرقهرمانانی جهانی قلمداد کرده، ذهن و روان کودکان و نوجوانان دنیا را در تسخیر اهداف خود درآورند.

اساسا فرهنگ، امری دستوری نیست اما با سیاست هایی هوشمندانه می توان براحتی به آن جهت داد و با تسهیل گری و تنظیم گری برخی فعالیت ها، به جریانی اصالت و بها داد تا زمین بازی شما بر اساس همان سند جامع نخبگانی، هدایت شود و دیگر سلیقه های مدیران دولت های مختلف، اثری بر اهداف متعالی نداشته باشد.

انتهای پیام/