با بادی آمدی با بادی رفتی

رسول مرادی:مثل برق و باد گذشت، خیلی زود گذشت، انگار همین دو ماه پیش بود که خبر آمدنش را دادند و به همین سادگی حدود دو سال از آن روز گذشت و امروز خبر رفتنش را منتشر می کنند. بله منظورم انتصاب ابراهیم رضایی بابادی در دو سال پیش بعنوان استاندار استان کرمانشاهست که اخیرا توسط هیات دولت از این سمت کنار گذاشته شد.

تا بوده همینطور بود و همه چیز بویژه زمان و فرصت خدمتگزاری خیلی زود می گذرد و تنها یک چیز می ماند و آنهم کارهای خیر و خدمت به مردم است که می ماند. من که خیلی خوب یادم هست نمیدانم شما هم یادتان هست زمانی که آقای رضایی بابادی استاندار کرمانشاه شد مقاله ای نوشتم با این تیتر : با بادی آمدی ، با بادی نروی . در آن مقاله بعنوان یک فعال کوچک رسانه ای با اشاره به وجود مشکلات متعدد در کرمانشاه و در عین حال توانمندیهای استان در بخشهای مختلف خطاب به مهندس رضایی بابادی عرض شد حالا که پس از کش و قوسهای فراوان شما با باد اقبال استاندار کرمانشاه شدید سعی کنید تا این فرصت بزرگ را غنیمت شمارید و با استفاده از همدلی، هم افزایی و ظرفیت‌های مختلف استان، کرمانشاه را به سمت توسعه پیش ببرید چرا که همانطور که با باد اقبال بعنوان استاندار به این استان آمده اید با باد گذر زمان و از دست رفتن فرصت از کرمانشاه خواهید رفت.

حال در این مجال به رسم میهمانوازی و ادب مردم بزرگ کرمانشاه تلاشهایتان در این دو سال ارج مینهیم و در عین حال و به رسم وظیفه رسانه ای می گویم ای کاش از ظرفیت‌های فراوان استان بیشتر و بهتر برای استان استفاده می کردید. ای کاش بیشتر و بهتر از نیروهای توانمند و دلسوز برای استان استفاده می کردید. ای کاش بیشتر و بهتر کرمانشاه و کرمانشاهیان را در می یابیدید. تا کمتر و کمتر شاهد افزایش خواست خیلیها در مورد رفتنتان می شدید. به قول حضرت علی علیه السلام زمان همانند ابرها می گذرد و خوشا به حال کسی که از این زمانها برای خدمت به مردم نهایت استفاده را ببرد تا فردا حسرت فرصت سوزیهایش را نخورد.

صد البته که در هر موفقیت و یا عدم موفقیت همه و هر کدام به سهم خود تاثیر گذارند. حال گذشته ها گذشت هر چند که نباید به سادگی از کنار تجارب گذشته گذشت. دولت این بار اما و در آغاز نیمه دوم عمر کاری خود آقای اسدالله رازانی را بعنوان استاندار جدید کرمانشاه برگزید شخصی که در گذشته 4 سال استانداری استان همسایه مان یعنی کردستان را در کارنامه خود دارد و آدم دوران دیده ایست. حالا با این انتصاب مردم کرمانشاه امیدی در دلشان زنده شده تا استاندار جدید با درایت، تلاش، برنامه ریزی دقیق و استفاده از خرد و توان جمعی استانشان را از مشکلات فعلی دور و به توسعه نزدیک کند.

متاسفانه باید گفت که در این سالیان هیچ برنامه مناسب و سند و چشم انداز بایسته ای برای توسعه کرمانشاه تدوین نشد و کارها بیشتر بر اساس سلیقه پیش می رفت تا برنامه. امیدواریم اکنون همه دلسوزان ، نخبگان و صاحب نظران استان دست در دست همدیگر بگذارند و فارغ از هر نگرش و گرایش سیاسی و حزبی، با در نظر گرفتن داشته ها و نا داشته های استان هم برنامه توسعه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت استان را در فضایی صمیمی تدوین کنند و با هم افزایی و تعامل شایسته استاندار کرمانشاه را در راه کمک به توسعه همه جانبه استان یاری کنند. و استاندار کرمانشاه هم با نگاهی بلند و عمیق از همه توانمندیها و ظرفیت‌های بالای استان برای ارتقاء جایگاه آن در کشور استفاده کند. و در این بین هم رسانه های استان هم وضعیت و میزان پیشبرد برنامه‌های توسعه‌ای استان را در فواصل زمانی مختلف بررسی و منعکس کنند.

باور کنید کرمانشاه توسعه نمی یابد تا زمانی که نگاهمان نگاه توسعه‌ای نباشد. باور کنید کرمانشاه توسعه نمی یابد تا زمانی که نگاهمان نگاه همه بینانه نباشد. تا زمانیکه فداکاری، هم افزایی، همدلی، برنامه ریزی صحیح و تلاش فروان نباشد دم از توسعه زدن بیشتر به جوک شباهت دارد.

باور کنید انسان بعنوان یک کرمانشاهی دلش به درد می آید وقتی که می بیند استانش رتبه اول بیکاری در کشور را دارد. دلش به درد می آید وقتی که می بیند مردم استانش از مشکلات معیشتی رنج می برند. دلش به درد می آید وقتی که می بیند جوانانش به جای اینکه سر کار و زندگی باشند سر کوچه و خیابانها جا خوش کنند. دلش به درد می آید وقتی که می بیند از ظرفیت‌های مختلف استانش در زمینه های مختلف مانند کشاورزی، گردشگری، صنعتی ، انسانی آنگونه که باید استفاده نمیشود. دلش به درد می آید از وضعیت نا مناسب آمار طلاق، اعتیاد، ایدز و برخی آمارهای دیگر در استانش، دلش به درد می آید وقتی که می بیند از پتانسل 360 کیلومتر مرز مشترک با عراق و بازارچه‌های مرزی استانش آنطور که باید استفاده نمیشود. دلش به درد می آید وقتی که می بیند بیش از 70 درصد قیر طبیعی کشور در گیلانغرب است و دویست و پنجاه مشتقات عمده می توان از آن به دست آورد ولی با خام فروشی هدرش می دهد. دلش به درد می آید وقتی که می بیند خیلی از کارخانه ها و کارگاههای صنعتیش نیمه فعال و یا غیر فعال است، دلش به درد می آید وقتی که می بیند هزاران طرح نیمه تمام در استانش خودنمایی میکند و دلش به درد می آید از برخی دردهای دیگر و آنوقت خیلی از ما هنوز درگیر خودمان و مسایل حاشیه‌ای هستیم.

باور کنید بنده قصد نصیحت ندارم چون در این زمینه حدی ندارم، ولی باید باور کرد برای درمان این دردهای دردناک نسخه ای نداریم جزء کار کردن و کار کردن و کار کردن آنهم در سایه رازها و رمزهای برنامه، فداکاری و همدلی. امیدواریم با تحقق این مهم به معنای واقعی با آغاز استانداری رازانی آغاز شود و هیچ وقت به پایان نرسد و باز هم امیدواریم استاندار نو کرمانشاه را نو کند و کرمانشاهی بسازد آنگونه ای که شایسته کرمانشاهیان است به گونه‌ای که این مرد اصالتا لرستانی حق همسایگی را در مورد کرمانشاه به درستی به جا آورد و خدمات به یاد ماندنی را در یاد مردم کرمانشاه به یادگار بگذارد. چرا که مردم کرمانشاه حق مرزدار بودن را در همه مقاطع زمانی بویژه در هشت سال دفاع مقدس با تقدیم حدود ده هزار شهید به انقلاب به خوبی ادا کردند. کرمانشاهی که بعنوان نقطه آغاز و پایان جنگ تحمیلی هر چند زیر ساختهای مادیش نابود شد اما زیر ساختهای معنوی و انقلابیش قویتر از همیشه شد ، کرمانشاهی که رهبری عزیز و معظم آنرا سینه ستبر کشور خواندند و مسولان باید با خدمت شایسته نشان لیاقت را بر این سینه ستبر بیاویزند.