به گزارشاسلام آبادخبر، طی هماهنگی تلفنی و مراجعه حضوری به بنیاد شهید شهرستان اسلام آبادغرب پیگیر شدیم که شماره تلفن یکی از جانبازان و رزمندگان دفاع مقدس را برای تهیه یک مصاحبه در اختیار ما بگذارند، خانم قلی زاده از کارکنان با اخلاق بنیاد شهید شهرستان با صبر و حوصه داشت لیست را جستجو می کرد و از میان آنها برای ما یادداشت برداری می کرد، که یکباره یک آقایی وارد شد و احوال پرسی گرمی با کارکنان بنیاد کرد و یکی از کارکنان گفت با این
آقای مشکین فام هم مصاحبه بکنید او شهید زنده است، و ما هم از خدا خواسته ضمن احوالپرسی شماره تلفن همراه وی را گرفتیم، امروز به مناسبت هفته دفاع مقدس با او تماس گرفتیم ابتدا گفت: آمادگی ندارم ساعت 10 به بعد بیایید( ما بعدا" فهمیدم که این مردان خدا همیشه آماده اند و منظورش از آمادگی ندارم این بود که رفته بود تدارک شیرینی و ناهار دیده بود و با سرشت پاک بسیجی وارش مار را شرمنده کرده بود ).
تلفنی آدرس را از او گرفتیم و عازم محله فقیر نشین شهرستانی در انتهای شهر اسلام آبادغرب شدیم، اسم کوچه شان مهر بود وخودش در کنار پیکان مدل پایینش درحالیکه مهر و محبت از سرو رویش می بارید درب منزل منتظر ما بود، با تعارف و سلام علیک وارد خانه ایشان شدیم، خانه مهر به حدی ساده و جذاب و باصفا بود که اگرآنرا توصیف کنیم، شاید خدای ناکرده به حریم این خانواده گرانقدر بی حرمتی باشد، ما هم برای اینکه وقت را از دست ندهیم گفتگو را با این رزمنده دروان دفاع مقدس که در چندین عملیات حضور داشته و جانباز شمیایی هم هست شروع کردیم.
بساطعلی مشکین فام در گفتگو با خبرنگاراسلام آبادخبر، ضمن تسلیت درگذشت حجاج ایرانی را به مقام معظم رهبری و خانواده این عزیزان اظهار داشت : این خواست خداوند است که دست آلوده به خون خاندان سعودی در کشتار بی گناهان یمن، سوریه و عراق رو شود و آبروی این خاندان بی کفایت در کشور خودش برود.
وی گفت: متولد 1351 هستم و در باب خاطرات آغاز جنگ گفت: دقیقا" در 31 شهریور سال 59 بود که 3 میگ عراقی شهر اسلام آبادغرب را بمباران کردند و موجب کشته شدن تعداد زیادی از همشهریان ما شدند و روز بعد هم دوباره میگ های عراقی برای بمباران کارخانه قند اسلام آباد آمدند که پدافند ضدهوایی یکی از میگ های دشمن را سرنگون کرد و با وجود اینکه مردم اسلام آبادغرب در زیر بمباران بودند اما هیچ گاه شهر و دیار خود را ترک نکردند و بسیاری از رزمندگان هم خانواده را در امان خدا رها کردند و برای دفاع از مملکت اسلامب به فرمان امام به سوی جبهه های نبرد با دشمن متجاوز شتافتند.
مشکین فام گفت: من هم با توجه به عشقی که به میهن و ولایت داشتم در سال 1363 در سن 13 سالگی برای اولین بار بعنوان بسیجی داوطلب از طریق سپاه کرندغرب به تیپ مقداد و جبهه غرب اعزام شدم و مدتی در دشت ذهاب و بمو مشغول خدمت بودم و چون این تیپ دفاعی بود بنا به علاقه به کارعملیاتی به تیپ مسلم بن عقیل رفتم وبه یکی از گردان های تیپ مسلم بنام شهید بهشتی در جبهه تاجیک پیوستم که در آن زمان محور تاجیک نزدیکترین جبهه مماس ایران و عراق بود که اکثر اوقات با عراقی ها درگیری داشتیم.
مشکین فام گفت: برای اولین بار به همراه گروهی از نیروها به فرماندهی یکی از سرداران دفاع مقدس برای عملیات والفجر 9 حضور پیدا کردم که این عملیات در شرق سلیمانیه عراق صورت گرفت و هدف از این عملیات ادامه والفجر8 و درگیر کردن ارتش عراق در یک جبهه جدید بود و نیروها با وجود سرما و کوهستانی بودن منطقه جانفشانی فراوانی انجام دادند و در این عملیات از ناحیه دست راست زخمی شدم و با وصف اینکه مرخصی استعلاجی برایم نوشته بودند از بهداری مجدد به جبهه گیلانغرب برگشتم.
وی افزود: در آنجا به فرمانده وقت قرارگاه گفتم که ما مزه عملیات را چشیده ایم و از کار پدافندی خوشم نمی آید، بالاخره در سال 66 به گردان حمزه سید الشهدا از تیپ نبی اکرم(ص)پیوستم که اکثر نیروهای آن اهل اسلام آبادغرب بودند و بسیاری از آنها در عملیات های مهم به فیض شهادت نائل گشتند و عملیات های مختلفی از جمله کربلای 4 و کربلای 5 ، والفجر10 و ... با گردان حمزه رفتیم و قبل از آن نیز در گردان های مختلف تیپ های مسلم، مقداد، انصار، قائم و ... خدمت کردم.
این رزمنده دفاع مقدس در تشریح عملیات والفجر10 گفت: در 14 اسفند سال 66 شهید مسعود کتابی فرمانده گروهان به دستور حاج محمد طالبی فرمانده گردان حمزه ما را جمع کرد و برای ما سخنرانی کرد و فهمیدیم که خبرهایی هست و ما به کرمانشاه بعد به پاوه و سپس به منطقه ای در جنوب نوسود اعزام شدیم و در آنجا تا منطقه شاخ شمیران پش رفتیم و مجدد تا ارتفاعات شمالی ثلاث و بمو بعد تا ارتفاعات مشرف به حلبچه پیشروی کردیم که در آن آب و هوای بهاری ساعت حدود 6 غروب به آنجا رسیدیم که قرار بود بعنوان خط شکن به خط عراق بزنیم که واقعا" نمی دانم چه حکمتی داشت ناگهان باران شدیدی شروع به بارش کرد و ما مجبور شدیم در آن تاریخ 24 اسفند 66 تا فردا صبح صبر کنیم و بعد از آن نیروها تک به تک از یک پل معلق بین دو کوه به طول 50متر و مشرف به دره عمیق عبور کردند و چندین ساعت در خاک عراق پیاده روی کردیم تا به خط دفاعی عراق رسیدیم و غافل از حضور رزمندگان اسلام بولدزر های عراقی در حال پایگاه سازی برای نیروهای عراقی بودند.
وی افزود: در ادامه پیشروی ها به یک مانع میدان مین برخورد کردیم که فرمانده اعلام کردکه 4 نفر داوطلب برای باز کردن معبر میدان مین می خواهم و در آنجا شاهد فداکاری و از جان گذشتگی همرزمان خود شدیم که با شنیدن این حرف بسیاری از نیروهای جوان با هم مسابقه گذاشتند تا روی میدان مین بخوابند و رزمندگان از روی بدن مبارک آنها رد شوند، بعد از رد شدن از سیم خاردار وارد پایگاه عراقی شدیم و درگیری با نیروهای عراقی شروع شد .
مشکین فام خاطرنشان کرد: با جانفشانی رزمندگان اسلام پایگاه عراقی سقوط کرد و تعدادی از نیروهای عراقی کشته یا اسیر شدند و من در این عملیات به شدت زخمی شدم و بغیر از ترکش نارنجک و خمپاره ، 12 گلوله خورده بودم و در آنجا آنقدر اوج فداکاری زیاد بود که زخمی ها هیچ کدام حاضر نبودند امدادگر ابتدا به آنها رسیدگی کند و به نفر بعدی پاس می دادند، تا اینکه امدادگر بالای سر من آمد و به شوخی گفت، این که تمام بدنش سوراخه ، من باند اندازه این ندارم، این را بگذاید شهید بشه . بالاخره ما را به بیمارستان صحرایی امام رضا در منطقه نوسود انتقال دادند و بعد به بیمارستان شهدای کرمانشاه و سپس به بیمارستان قائم مشهد انتقال دادند که بخاطر شدن جراحات 3 ماه درآنجا بستری بودم.
وی افزود: من در این جبهه به غیر از فداکاری هیچ چیزی ندیدم و حس برادری و حس همکاری شدیدی که قابل وصف نیست در بین رزمندگان برقرار بود و خانواده ما در اسلام آبادغرب در زیر بمباران شدید عرق بود اما ما باز هم خانواده را در امان خدا گذاشتیم و به جبهه رفتیم چون امام دستور داده بود و این فرمان امام همه چیز ما بود و خیلی خوب به یاد دارم که در یکی از عملیات ها روحیه رزمندگان خیلی خسته شده بود که امام خمینی(ره) پیامی به رزمندگان جبهه ها داده بود و آن پیام معجزه کرد و خستگی تمام نیروها در رفت و انگار باطری شان عوض شده بود همه شارژ شدند، چون روح الله در جان و قلب همه رزمندگان جای داشت و پیام ایشان برای ما دستور و فتوی بود.
مشکین فام با بیان اینکه خیلی دوست داشتم شهید شوم ، گفت : دلیلش این است ما با شهدایی زندگی کردیم که سمبل ولایتمداری، پاکی و صداقت بودند و آنها که شهید شدند و رفتند ما به آنها غبطه و حسرت می خوریم که چرا شهادت نصیب ما نشد.
وی در بیان خاطره ای دیگر از جبهه گفت: مسئولین باید از رفتار و کردار شهدا و رزمدگان دفاع مقدس درس بگیرند چون بسیاری از فرماندهان دفاع مقدس گمنام و بی ادعا بودند و بارها با یقلوی در صف غذا در کنار ما می ایستادند و ما بعدها آنها را می شناختیم و در یکی از مقر ها مرد مسن، متدین و با اخلاقی بود که من خیلی با او شوخی می کردم و او همیشه با خوشرویی جواب مرا می داد که یک بار هم با او کشتی گرفتم ، بعدها یکی از دوستانم به من گفت مگر این آقا را نمی شناسی ، گفتم نه، گفت این شخص روحانی است و نماینده ولی فقیه است، و من از او معذرت خواهی کردم و این مرد آنقدر بزرگوار بود که در جواب من گفت: معذرت لازم نیست برادر ، من برای این کشتی گرفتم چون لمس کردن بدن این رزمنده ها یک عبادت است و این اشخاص بودند که در جبهه ها ما را ساختند و ارزش ها را به ما شناساندند.
این جانباز جبهه های نبرد حق علیه باطل تصریح کرد: این نمک نشناسی است که ما در جبهه با شهدا همنشین بوده ایم ولی اکنون حرفی از ایشان در محافل و مجالس متعدد نزنیم .
وی با اشاره به اینکه دشمنان قصد دارند با اختلاف افکنی در بین مردم ایران را به دو یا چند قطب سیاسی تقسیم کنند، گفت: دشمنان کور خوانده اند چون ملت ایران مسلمان و اکثرا" شیعه 12 امامی اند و با مردم خیلی از کشور های جهان فرق دارند و این مردم اصالت خود را از دست نمی دهند و اعتقاد به ولایت فقیه و مرجعیت و ولایت مطلقه فقیه بالاترین اعتقاد آنهاست و ما رزمندگان دیروز بعد از امام خمینی(ره) با اشاره رهبری امام خامنه ای آماده نبرد با دشمن هستیم.
مشکین فام با بیان اینکه درون پایم پلاتین است و بخاطر شیمیایی بیشتر اوقات شب تا صبح خواب ندارم، گفت: شکرگزار خدا هستم که وظیفه ام را در قبال انقلاب و مردم انجام دادم و هیچ ادعا و خواسته ای ندارم چون بخاطر خدابه جبهه رفته ام اما در بسیاری از کشورها که سرپرست خانواده در جنگ کشته می شودیا کسی زخمی می شود خیلی بیشتر به خانواده آنها رسیدگی می شود.
وی افزود: یخچال من بجای خوراکی بچه ها پر از داروهای درمانی من است و این درحالی است که برخی تفکراتی دارند که می گویند خانواده شهدا و جانبازان مملکت را خورده اند در صورتی که این زندگی من است و حتی من جانباز 70 درصد سراغ دارم که حتی خودرو شخصی هم ندارد.
این رزمنده دفاع مقدس با بیان اینکه امام همه چیز رزمندگان بود تصریح کرد: اکنون هم فرمان امام خامنه ای برای ما حجت است و هر زمان دستور دهد به میدان می آییم و جان ناقابل خود را برای سربلندی اسلام و مسلمانان فدا می کنیم.
وی خطاب به برخی مسئولین ساده لوح که ارتباط با آمریکا را تنها راه نجات کشور می دانند گفت: این ترکش های بدن رزمندگان و شیمایی شدن ما که ما را تا سر حد مرگ می برد آثار جنایت های آمریکا در حق ملت ایران است و مسئولین باید مواظب باشند چون افعی هیچ وقت کبوتر نمی زاید و شیطان همیشه شیطان است ، سالهاست که ماهیت استکباری آمریکا برای ملت ایران روشن شده است و اگر آمریکا دلسوز ملت ایران بود قبل از انقلاب شاه ایران که مملکت را رد اختیار ایشان گذاشته بود، به قول خودشان کشور را به گلستان تبدیل می کرد.
وی خطاب به مردم و مسئولین گفت: مردم و دولت باید به ندای رهبری لبیک بگویند و منویات معظم له را در خصوص اقتصاد مقاومتی به کار بگیرند و دولت اشتغال زایی کند و مردم با به کار گرفتن دستورات سبک زندگی اسلامی به ساده زیستی روی بیاورند و از تجملات دوری کنند و کالای ایرانی مصرف کنند تا صنعت ایران رشد کند و بیکاری ریشه کن شود.
مشکین فام گفت: دشمنان پی برده اند که با تانک و توپ و موشک نمی توان با ایران حنگید و آنها می خواهند از طریق جنگ نرم خانواده های ایرانی را متلاشی کنند وجوانان و خانواده ها می توانند با سلاح تقوا به جنگ تهاجم فرهنگی و جنگ نرم دشمن در ماهواره و نرم افزار های موبایلی بروند و آموزه های دینی باید توسط مدارس دانشگاه ها و رسانه ها باید تقویت شوند .
وی با بیان اینکه برخی از دستگاه های مسئول در مبارزه با تهاجم فرهنگی دشمن کوتاهی می کنند، گفت:جنگ نرم دشمن باید جدی گرفته شود، حتی در شبکه های داخلی صدا و سیما یک خلأ شدید احساس می شود که باید با سلیقه جوانان نسل جدید فرهنگ مقاومت و ایثار جبهه و جنگ به ایشان معرفی شود ، حتی بر روی لوازم التحریری که دانش آموزان ما استفاده می کنند جای قهرمانان جبهه و جنگ در کنار کارتون های خارجی خالی است.
این جانباز جبهه و جنگ با بیان اینکه حرکت هایی صورت گرفته اماکافی نیست، گفت: وقتی دشمن بازی یک قهرمان آمریکایی را می سازد که به تنهایی به خاک ایران نفوذ می کند و در تمام طول بازی بی احترامی به نظام اسلامی و پرچم ایران و خشونت و کشتار مسلمانان را به نمایش می گذارد، متخصصان مسلمان ایرانی باید در مقابل تهاجم فرهنگی دشمن مقابله کنند و دولت هم باید همه جانبه حمایت کند و بازی هایی بر اساس واقعیت دفاع مقدس طراحی شود و به نسل جوان جدید معرفی شود تا بجای خشونت آمرکایی، فرهنگ مقاومت،ایثار، اعتقاد و انسانیت در بین نسل جدید ما تقویت شود.
وی افزود: چه بسا جوانان کم سن و سالی بودند که در قرارگاه های اطلاعات عملیات سپاه خدمت می کردند که انواع جنگ های نا منظم را فرماندهی می کردند و ارتش عراق را زمین گیر کرده بودند و با اعتقادات راسخ خود بدون هیچ ترسی تا عمق خاک دشمن نفوذ می کردند و کارهایی انجام می دادند که ژنرال ها و تکاور های آموزش دیده ارتش های جهان در مقابل آنها سر تعظیم فرود آوردند.
مشکین فام در پایان، با بیان اینکه از 25 خانواده بستگانم 21 خانواده آنها بخاطر بیکاری از شهرستان هجرت کرده اند ، از مسئولین خواست که فکری به حال معضل بیکاری در شهرستان اسلام آبادغرب بکنند.
وی افزود: شهرستان اسلام آبادغرب مردمانی پاکدل و ولایتمدار دارد و همانطور که این منطقه استراتژیک در دوران دفاع مقدس توانست با افتخار جبهه های غرب را میزبانی و پشتیبانی بکند، اکنون نیز پتانسیل های فراوانی برای سرمایه گذاری اقتصادی در این شهرستان وجود دارد و مهمترین آنها جوانان تحصیل کرده و متخصص جویای کار می باشد.
انتهای پیام/
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد