مسئله تجمل گرایی از مسائلی است که انسان با تأثیر محیط اطراف بدان گرفتار میشود، از جمله اسباب و وسایلی که انسان با تجمل بیشتر آشنا میشود و او را وادار میکند که مانند افراد متجمل و پر اسراف زندگی کند. رسانههای خارجی (ماهواره) است که متأسفانه اکثر خانوادهها آن را در منازل خود تهیه کرده و آن را جزء وسایل ضروری زندگی میدانند.
نقش رسانههای داخلی بر مسئله تجمل گرایی
با توجه به اینکه شالوده دنیای مدرن امروز بر اقتصاد بنا شده است و تولید و مصرف بیشتر کالاها یک شاخصه مهم در توسعه و پیشرفت است، میتوان نسبت به اهمیت اقتصاد معترف بود اما در کنار این موضوع، بالا رفتن سطح توقعات افراد جامعه نیز، در طول زمان، چندان بعید نیست. این مسئله تا زمانی که رشد اقتصادی و معیشتی مردم یک جامعه با میزان و سطح توقعات و انتظاراتشان، تناسب داشته باشد، مشکلی ایجاد نمیکند اما همه مسائل از جایی شروع میشود که توازن و تعادل میان این دو مقوله وجود ندارد و همین موجب بروز مشکلات بغرنجی میشود.
پژوهشها و مطالعات زیادی هستند که نشان میدهند برآورده نشدن انتظارات و خواستههای طبقات مختلف در جوامع مختلف، نارضایتی و مشکلاتی ایجاد میکند که به سایر ارکان جامعه نیز انتقال پیدا میکند.جامعه در شرایط فعلی با بحرانها و مشکلات اقتصادی متعددی روبروست. اما به نظر میرسد آنچه در این شرایط به مشکلات دامن میزند، انتظارات و توقعاتی است که در ذهن افراد جامعه وجود دارد. در این زمینه باید به این مطلب اشاره کرد که چه چیزهایی در ایجاد این انتظارات و به وجود آمدن احساس ناکامی در رسیدن به خواستهها میشود؟ مسلماً نقش رسانههای تصویری در این زمینه بسیار مهم و قابل توجه است میتوان اینطور بیان کرد که یکی از مهمترین عوامل تأثیر گذار در ایجاد این ناهماهنگی رسانهها هستند.
رسانه ابزار مهمی است در جهت تولید و نشر ارزشها و هنجارهای فرهنگی و ارائه الگوهای عمل، رسانه این قدرت را دارد که فرهنگ توقعات و خواستهها را در میان مردم بالا یا پایین ببرد. هر چند این اتفاق به گونهای نیست که قابل رؤیت باشد بلکه در اغلب اوقات این انتقال فرهنگ و مبانی فکری و رفتاری به شکل فرآیندی تدریجی و غیر مستقیم رخ میدهند.[1]
رسانه یکی از پدیدههای جدایی ناپذیر زندگی اجتماعی انسانها به شمار میآید و در اکثر کشورهایی که نظام دموکراسی در آن حاکم است به یکی از اساسیترین و مهمترین ستونهای جامعه سیاسی تبدیل شده است.
رسانهها نه تنها وظیفهی آگاهی دهی بلکه رسالت انتقال فرهنگ و تمدن از نسلهای گذشته به نسلهای کنونی و آینده جامعه را نیز به دوش دارند. طوری که در انتقال فرهنگها و ایجاد تغییرات جدید در سطح فرهنگ و دگرگون کردن ارزشهای هر جامعه نقش اساسی را ایفا میکنند از این رو هر آنچه را که از رسانه منتشر شود بر مخاطب خود تأثیر گذارده و چگونه اندیشی مخاطب را دگرگون میکند.
اگر رسانهها نتوانند و یا نخواهند به گونهای درست رسالت خود را ادا نمایند و در ارایه الگوهای مناسب کوتاهی کنند و یا با ارائه الگوهای نامناسب از قبیل مصرف گرایی، تجمل گرایی، خشونتهای خانوادگی و دیگر موارد جامعه را به سوی نابسامانی بکشانند این اعمالشان باعث بروز نگرانیهای متعدد میگردد، طوری که گاهی باعث بحران آفرینیهای بزرگ اجتماعی شده است. از آنجایی که تجمل گرایی یکی از موارد مورد توجه رسانهها شده است و همچنان ضررهایی که ممکن است از آن پدید آید به اندازه کافی مخرب است.
بحث نگران کننده همین جا مطرح میشود از اینکه کشور ما هنوز از لحاظ اقتصادی و فرهنگی در سطح پایینی قرار دارد رشد رسانهها به گونه غیر علمی و فارغ از نظارت درست دولت باعث رشد فرهنگ تجمل گرایی و دیگر فرهنگهای مضر در جامعه شده است.
فرهنگ تجمل گرایی که در رسانههای داخلی کشور ما بی نهایت به آن توجه میشود. میتواند ضربهی محکمی بر پیکر جامعهی نوپای ما وارد کند که این مسئله از لحاظ مختلف میتواند مورد بحث باشد: هر گاه ما جنبهی فرهنگی را در نظر داشته باشیم پدیده یا فرهنگ تجمل گرایی یک فرهنگ ناپسند است که هر گاه در جامعه وارد شد جایگاه ارزشهایی چون نوع دوستی، از خود گذشتگی، تواضع و قناعت را اشغال میکند و مردم به سوی حسادت و چشم و هم چشمی میکشاند که این مسئله در کشور ما که یک کشور اسلامی است میتواند سخت مشکل آفرین باشد. زیرا اسلام همهی مواردی که بر پیکر جامعه، اقتصاد و فرهنگ مردم ضربه وارد کند را نمیپذیرد و آن را مردود میداند.
از لحاظ اقتصادی کشور ما هنوز در مراحل اولیه رشد خود قرار دارد و تا امروز نتوانسته به صورت درست وارد بازار تولید حتی برای خود شود و میتواند ضربهی محکمی بر پیکر اقتصاد نوپای کشور وارد کند که در کنار موارد ذکر شده همچنان میتواند چرخش پول در دست تجار خارجی و خارج شدن ارز از داخل کشور باشد و آن چه در بدل آن وارد میشود با خود یک عالم حسادت، تضاد طبقاتی و هم چشمگیری را در جامعه به همراه خواهد داشت.[2]
چند سالی میشود که کارشناسان حوزههای اجتماعی درباره موجهای مادیگری در جامعه و بحران آفرینی آنها هشدارهای مکرری دادهاند و از آن به عنوان یکی از مشکلات جامعه ایران یاد میکنند. این موضوع در حالی مورد توجه قرار گرفته که بسیاری از مشکلات این پدیده نامبارک اجتماعی به تدریج در حال رخ نمایی در مسائل مختلف اجتماعی است. آن چنان که به عقیده بسیاری از خود شهروندان ایرانی یکی از آفتهای امروز زندگی شهرنشینی تجمل گرایی است. موضوعی که علی رغم انتقادات فراوان به آن در بین شهروندان توسط خود آنها دامن زده میشود.
اما جدا از نقش خود شهروندان در دامن زدن به موجهای مادیگری، در چند سال اخیر با ظهور رسانههای مکتوب و غیر مکتوب و دیداری و شنیداری، این رسانهها هم نقش قابل توجهی در این امر پیدا کردهاند. به طوری که بسیاری بر این موضوع یقین دارند که رسانهها به دلیل ارتباط پیامی با ذهن مخاطب در جامعه ایران، توانایی تأثیر گذاری فراوانی در این زمینه بر شهروندان دارند.
شاید بتوان بهترین نمونه موضوع تجمل گرایی را بحث تبلیغات رنگارنگی دید که این روزها در صفحات برخی مجلات به عینه دیده میشود. ساعتهای سوئیسی گران قیمت، دکوراسیونهای خانگی آن چنانی، ماشینهای گران قیمت داخلی و خارجی، لباسهای آن چنانی! اینها تنها برخی از مسائل پر زرق و برقی است که در صفحات مجلات به صورت چندین باره چاپ میشود.
در این میان سؤالی که به وجود میآید این است که وقتی فردی از طبقات متوسط و یا پایین جامعه با چنین تصاویری به صورت مکرر رو به رو میشود چه تفکری در مرور زمان در او شکل میگیرد و این فرد چگونه خواهد توانست با مسائلی که در ذهن به وجود میآید کنار بیاید؟
برای پاسخ دادن به این سؤال باید توجه کرد که رسانهها به دلیل ارتباط نزدیکی که با مخاطب دارند از توانایی فوقالعاده ای برای القای یک موضوع برخوردار هستند. در این بین نکته مهم اینجاست که وقتی رسانههای داخلی به دلیل برخی منافع شخصی به سمت ترویج مسائلی میروند که حاصلی جز تزریق تجملات به بدنه جامعه ندارند، چگونه میتوان از شهروندی که یک رسانه را به عنوان منبع معتبر فکری محسوب میکند انتظار داشت تا اسیر تجملات نشود.
این موضوع تا حدی از نظر کارشناسان برجسته شده که بسیاری از کارشناسان نقش رسانهها در بحثی مانند توقعات ازدواج که به یک معضل در جامعه ما تبدیل شده است را بسیار مهم میدانند. چرا که به تعبیر این دست کارشناسان، رسانهها میتوانند استانداردهای یک جوان را برای شروع زندگی در ابعاد بسیار وسیعی تغییر دهند. به عنوان مثال وقتی در رسانهای، تلویزیون 42 اینچ برای جهیزیه قیمت داده میشود و یا ماشین لباس شویی 8 کیلویی و 9 کیلویی ژاپنی به عنوان جهیزیه و وسیله شروع زندگی عروس و داماد تبلیغ میگردد. چگونه میتوان انتظار داشت که این تبلیغات مکرر و تأثیر گذار از سطح توقعات جوانان افزایش ندهد. بر اساس همین مسئله به صورت مستقیم میتوان اشاره کرد که یکی از مهمترین عوامل ترویج مادی گرایی در جامعه امروز ایران و به نوعی از بین برندهی آرامش روانی جامعه بخشی از رسانههای خود خواه هستند.در همین راستا به نظر میرسد که باید رسانهها فکر اساسی برای کنترل و نظارت بر رفتارهای تبلیغاتی خود داشته باشند، این موضوع شامل رسانههایی مانند رسانه ملی هم میشود. چرا که سیمای ملی باید این موضوع را مدنظر قرار دهد که در صورت گرایش به تجمل گرایی در تبلیغات و فیلمها میتواند سبب افزایش مادی گرایی در جامعه شود. و حتی به صورت ناخواسته موجهای منفی تجمل گرایی در جامعه به وجود آورد.
همچنین برخی از جامعه شناسان هم با اشاره به آمارهای اجتماعی صریحاً بر این موضع تأکید میکنند که رفتار تجمل گرای رسانهها باعث از بین رفتن آرامش و رضایت خاطر شهروندان میشود و این به هم ریختگی کاذب سبب گرایش برخیها به سمت بزهکاری میشود که در این صورت جامعه پدیدههای منفی بسیاری را به چشم خواهد دید.[3]
آنچه میتوان به عنوان راهکار مناسب برای جلوگیری از افزایش رشد این پدیده توسط رسانهها ارایه کرد این است که قانون گذاران کشور با طرح قواعدی که مقتضای حال جامعه ما باشد رسانهها را جهت دهی کنند و دولت با حمایت درست و آماده سازی فضای مناسب برای رسانهها تلاش کنند که در این راستا میتوان به چند مسئله اشاره کرد:
- با نهادینه کردن فرهنگ صحیح الگوی مصرف در زمینههای مختلف.
- ارایه و معرفی روشهای مناسب استفاده از منابع مختلف ( آب، برق، محیط زیست) در قالبهای مختلف همچون ( آهنگ، فیلم کوتاه، پارچههای تمثیلی).
- تشویق خانوادهها بر ایجاد تولیدات خانگی و صنایع دستی.
- ارتقای آگاهی عمومی و آموزش مصرف کنندگان در خصوص الگو برداری از روشهای زندگی مناسب.
نقش رسانههای خارجی ( ماهوارهها) بر مسئله تجمل گرایی
اولین ماهوارهای که گیرندههای خانگی قادر به دریافت امواج آن بودند، در سال 1983 میلادی، به وسیله کشور کانادا به فضا پرتاب شد.
از اوایل دهه هفتاد شمسی، استفاده از تجهیزات ماهوارهای در ایران رایج شد. ( در تاریخ 24/11/1373) قانون ممنوعیت به کار گیری تجهیزات دریافت شبکههای ماهوارهای به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. اما به مرور زمان در جامعهی امروزه به راحتی در اکثر خانوادههای ایرانی این وسیله مشاهده میشود. یکی از اهداف مهم ماهوارهها در فضای تعالیم دینی و اسلامی فعالیت خود را آغاز کرده و در صدد تخریب عقاید دینی و تعالیم اسلامی میباشد. از جمله آن اهداف، مسئله تجمل گرایی و مصرف گرایی است که به وضوح در شبکهها شاهد آن هستیم.[4]
عملیات روانی
عملیات روانی، عبارت است از تأثیر گذاری برنامه ریزی شده در ذهن مخاطب. تأثیرگذاری بر افراد 2 نوع است: 1- مثبت که « تبلیغات» نامیده میشود.2- منفی که « جنگ روانی» نامیده میشود.
عملیات روانی از زمان خلقت انسان مورد توجه بوده است. شیطان با عملیات روانی توانست انسان را تحت تأثیر قرار دهد و انسان را از جایگاهش در بهشت خارج کند. کار شیطان اساساً جنگ روانی است و او بزرگترین استاد در این زمینه است.
دین اسلام نیز به مسئلهی عملیات روانی توجه ویژه دارد. پیامبر اکرم –صلی الله علیه و آله و سلم- از عملیات روانی استفاده میکردند. ایشان در جریان فتح مکه، با توسل به عملیات روانی توانستند بدون هیچ گونه خونریزی و در یک شب، مکه را فتح کنند. ایشان برای فتح مکه، دستور دادند که شب هنگام مسلمانان در نواحی مختلف اطراف مکه آتش روشن کنند. با این تدبیر اهل مکه گمان کردند که سپاهیان حضرت محمد –صلی الله علیه و آله و سلم- بسیار زیاد هستند و در خودشان یارای مقابله با این سپاه عظیم را ندارند، بنابراین خود را تسلیم کردند.[5]
از مباحث ذکر شده در بالا میتوان اینگونه مطلب را جمع آوری کرد که جنگ روانی هم بعد منفی و زیان بار دارد همانند کاری که شیطان انجام داد و هم بُعد مثبت که سود و منفعت جامعهی آن زمان بود. اما ماهواره از بُعد اول نشأت میگیرد و یکی از جنگهای روانی او ناشی از جنگ نرم میباشد که برای از بین بردن اعتقادات این سرزمین دست به کارهایی میزند که به راحتی میتوان جوان و نسل جوان امروزی را به سمت و سوی امیال شخصی خود بکشاند بدون اینکه حتی خود جوان متوجه این تغییر و تحولات شود.
اکثر وسایل و پوششها جوانان از تبلیغات ماهواره تهیه شده و اکثر وسایل لوکس منزل همگی با همین تبلیغات ناشی میشود. مدتی پیش در همین برنامههای ماهوارهای سریالی که پخش میشد، یکی از خانمهای آن سریال نرسیده بودند که در بازارهای ایرانی همان لباسها و زیور آلات به نمایش و فروش در آمد. در حالیکه قیمتهایش خیلی بالا و طاقت فرسا بود. همهی این موارد از تجمل گرایی ناشی میشود اما هنوز کسی به این واقعیت دست نیافته که قصد و نیت آنها فقط به بطالت گذشتن زندگیها و وابستگی به چیزهایی است که روزی باید از آنها دل کَند و از همه مهمتر پا گذاشتن در مسئله تجمل گرایی و به گونهای واضحتر مسئله تجمل پرستی است.
محتوای برنامههای شبکههای فارسی زبان
- برنامههای زنده سیاسی علیه نظام اسلامی ایران 2- برنامههای ضد دین اسلام 3- ترویج مسیحیت، زرتشتیت و غیره 4- پخش فیلمهای قبل و بعد از انقلاب و فیلمهای خارجی 5- ترویج ابتذال و مدهای مختلف غربی 6- تبلیغ اجناس لوکس و فرهنگ مصرف گرایی.[6]
میزان واقعی تأثیر این شبکهها بر مردم
بیش از 60 درصد مردم کشور ما امکان استفاده از برنامههای ماهوارهای شبکههای فارسی زبان را به طور مستقیم یا غیر مستقیم دارند. برای بررسی تأثیر این شبکهها بر افراد کافیست به خیابانهای اصلی شهر مراجعه کنیم تا پوشش ظاهری جوانها را ببینیم این ظواهر و پوششها، همان مدهایی است که در این شبکهها تبلیغ میشود و مرکز اصلی خط دهی برای تغییر ظاهر جوانهای ما همین شبکهها هستند.[7]
به صراحت میتوان نحوهی پوشیدن جوانان یا خرید وسایل لوکس و بی مصرف را با جامعه و تفکر اسلامی منافات دانست چرا که دین اسلام نه شرعاً و نه قانوناً اینگونه رفتارها را قبول ندارد متأسفانه فقط از نظر عرف این مسائل جا افتاده که اشتباه محض است.
بنابراین غرب، خواب خوشی برای بشر ندیده است. آنها تا افکار پریشان خود را تمام و کمال در روان ما القاء نکنند، دست بردار نیستند. دروغهای بزرگی که از محصولاتشان در رسانهها تبلیغ میشود، حداقل فایدهاش این است که عدهای آن را بارور میکنند. آنها در ترویج اندیشههای باطل خود به هیچکس رحم نمیکنند. آنها حتی برای تغییر لباسها و سبک زندگی ما نیز برنامه دارند. چه برسد به اندیشههای کلان فرهنگی و اقتصادی.
اسراف و تجمل در اموال و اقتصاد یعنی، مصرف کردن بدون آنکه اثر و فایدهای مترتب شود و این نقطه شروع وابستگی یک ملّت است. تا وقتی جهت فکری ما شرکتهای خارجی باشند لحظه به لحظه توهم رفاه به ما تلقین میشود.
چندی است که در حوزه سرگرمی و تفریحی، شبکههای ماهوارهای، به عنوان رقیبی سرسخت و قدرتمند در برابر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران عرض اندام کردهاند. در حال حاضر سریالهایی از کشورها و فرهنگهای گوناگون با حضور بازیگران جوان و خوش چهره، دکورهای جذاب و رنگارنگ و داستانهایی که لحظهای هوش و عقل مخاطب را به حال خود رها نمیکند توانسته اند جای خود را در میان مخاطبان باز کنند. از سوی دیگر با گسترش روز افزون استقبال از این شبکهها توسط مخاطبان ایرانی نگرانیهایی در خصوص اشاعه فرهنگ بیگانه و تأثیرات مخرب آن بر نگرش آنان پدید آمده است.
شبکههای ماهوارهای مانند دیگر فناوریها از غرب آمد و امروز به جزئی جدایی ناپذیر از زندگی ما تبدیل شده است. از آن جا که امروزه تلویزیون در خانوادهها حضوری فعال دارد و یادگیری افراد خانواده و الگو پذیری آنها بیشتر بر اساس یادگیری مشاهدهای است.[8]
همانطور که گفته شد رسانههای داخلی تأثیر به سزایی در مسئله گرایی دارند چرا که افراد این برهه از زمان اوقات فراغت خود را با نگاه کردن به تلویزیون و به اصطلاح بعضی از فقها جعبه جادویی صرف میکنند. بنابراین تمام حرکات و سکنات که در رسانهها مخصوصاً در سریالهای تلویزیونی نشان میدهد بعضی از افراد به دقت به آن نگاه کرده و آن را الگویی خود قرار میدهند. بنابراین میتوان گفت که رسانهها تأثیر به سزایی به مسئله تجمل گرایی دارند
[1]. مژگان، میرزایی، نقش رسانهها در الگوسازی جامعه، بی جا، 1392 هـ ش، صص2-1.
[2]. عصمت الله، عاصم، اثرگذاری رسانهها بر پدیده تجمل گرایی، بی جا، بی نا، 1392 هـ ش، صص4-3.
[3]. بی نام، پارازیت تجمل گرایی رسانه بر زندگی شهروندان، مقالات فرهنگی، 1390 هـ ش، صص6-5.
[4]. معاونت پژوهش مرکز بصیرت، ره پویه، بی جا، انتشارات بقیه العترت، 1386 هـ ش، ص189.
[5]. معاونت پژوهش مرکز بصیرت، ص192.
[6]. معاونت پژوهش مرکز بصیرت، ص195.
[7]. همان، ص207.
[8]. حسین، ذوالقدر، "آسیب شناسی ماهوارهای"، 1390 هـ ش.
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد