پاسخ به شبهه ای درباره خطبه ازدواج/ آیا متن خطبه عقد آریایی صحت دارد؟

کد خبر: 308701
|
18:55 - 1401/06/09
نسخه چاپی
پاسخ به شبهه ای درباره خطبه ازدواج/ آیا متن خطبه عقد آریایی صحت دارد؟
پاسخ به شبهه ای درباره خطبه ازدواج/ آیا متن خطبه عقد آریایی صحت دارد؟ : تب و مد جدیدی این روزها به مراسم‌های عقدکنان سرایت کرده است که در آن ضمن زیر سوال بردن متن اسلامی و عربی ازدواج و شبهه افکنی در این رابطه، متنی جعلی را که مربوط به ایران باستان دانسته اند را معرفی می کند. شبکه اطلاع رسانی راه دانا

به گزارش اسلام آباد خبر ، به نقل از راه دانا؛ در اکثر فرهنگ‌ ها مراسم عقدکنان یکی از مراسم‌های مهم زندگی مشترک است که با رسم و رسوم متفاوت و جالبی همراه است. براین اساس برای جاری شدن محرمیت بین دختر و پسری که قصدازدواجدارند، خطبه‌ای خوانده می‌ شود که به آنخطبه عقدگفته می‌شود که به خواندن صحیح آن در قرآن بسیار توصیه شده است. دختر و پسر برای شروع زندگی زناشویی و محرمیت، باید این خطبه را به‌ جا آورند. درواقع، متن خطبه نکاح موجب حلال شدن زن و مرد به یکدیگر می‌ شود. 

اما اوضاع مراسم‌های عقدکنان آنجایی غیرطبیعی می‌شود که پای مدها و تب‌های عجیب‌وغریب به میان می‌آید، چند سالی می شود که شبکه‌های اجتماعی با فیلم‌ها و عکس‌ها و حتی آگهی‌های مختلف از پدیده ای به اسم «عقد آریایی» یا «گواه گیری» رونمایی کرده‌اند. مراسمی که اول‌ از همه این سؤال را به ذهن بیننده و شنونده‌اش می‌آورد که این رسم از کجا آمده و ریشه‌اش از کجاست؟

عقد آریایی که از اینستاگرام شروع شد، خیلی زود بین زوج‌ها فراگیر شد. شکل این مراسم به این صورت است که مانند مراسم عقد غربی‌ها عروس و داماد مقابل هم قرار می‌گیرند و دستان یکدیگر را در دست می‌گیرند. شخصی که به او «پیمان بان» می‌گویند، جملاتی در ستایش زندگی مشترک و وفادار بودن زوج‌ها به یکدیگر را به زبان فارسی می‌خواند و زوج هم تکرار می‌کنند. درنهایت مثل باقی مراسم‌ها عروس و داماد به هم «بله» می‌گویند.

اما ملاک و مبنای قانون و شرع همان خطبه عقدی است که به زبان عربی خوانده می‌شود. برعکس خطبه عقد عربی که جملات مشخص و معین است و حتی لازم است توسط فرد آشنا به زبان عربی با رعایت قواعد این زبان خوانده بشود، معمولا جملات در هر «عقد آریایی» باهم متفاوت است ولی در پایان عروس و داماد به همراه پیمان بهابرگ این جملات را تکرار می‌کنند: «به نام نامی یزدان، تو را من برگزیدم از میان این‌همه خوبان، برای زیستن با تو میان این‌همه گواهان، بر لب آرم این سخن با تو وفادار خواهم ماند در هرلحظه، در هر جا، پذیرا می‌شوی آیا؟" عروس نیز این جملات را پس از پیمان‌بان تکرار می‌کند: "به نام نامی یزدان، پذیرا می‌شوم مهر تو را از جان، هم‌اکنون بازمی‌گویم میان انجمن با تو وفادار تو خواهم ماند در هرلحظه، در هر جا»

 

 

حال این سوال به وجود می آید که آیا این مراسم در ایران باستان رواج داشته است؟ 

 

در این رابطه متنی در شبکه های مجازی منتشر شده بود که در آن ضمن زیر سوال بردن متن اسلامی و عربی ازدواج و شبهه افکنی در این رابطه، متنی جعلی را که مربوط به ایران باستان دانسته اند را معرفی می کند.

متن شبهه:

داماد میگه :
#به نام نامی یزدان
تو را من برگزیدم از میان ِ این همه خوبان
برای زیستن با تو میان ِ این گواهان
بر لب آرم این سخن با تو
وفادار تو خواهم بود
در هر لحظه هر جا
پذیرا می شوی آیا؟#
عروس در جواب میگه:
#پذیرا می شوم مهر تو را از جان
هم اکنون باز می گویم
میان انجمن با تو
وفادار تو خواهم بود
در هر لحظه هر جا#
آیا تفاوت عقد اسلامى را میدانید؟!
آخوند از طرف عروس میگه:
{اَنکَحتَک َو زَوَجتَکَ نَفسی اِلی صِداقِ ِ المَعلوم}
عروس به داماد میگه:
# در برابر پول معینی که به من می دهی خود را در اختیار تو قرار می دهم


 

پاسخ شبهه فوق:

نخست:
خطبه عقدی که ادعا شده مربوط ایران باستان است کاملا ساختگی بوده و چنین خطبه ای در هیچ منبعی نیامده است. یک فرد با سلیقه سخنانی همانند شعر سروده است و ادعا کرده که مربوط ایران باستان است.
اساسا می دانیم در سالهای اخیر مطالب جالب زیبایی در اینترنت نشر داده می شود و سپس می گویند اینها سخنان کوروش بوده است!! حال آنکه تمام مطالبی که از کوروش به جا مانده فقط یک کتیبه حدود دو صفحه ای است که آن نیز از غنای کافی برخوردار نیست.
 

دوم:
خطبه عقد ازدواج در اسلام واجب نیست که عربی خوانده شود. بلکه این فقط یک احتیاط از سوی علماست که عربی گفته می شود بنابراین بسیاری از علما معتقدند خطبه عقد را فارسی هم می توان خواند.
 

سوم:
در اسلام واجب نیست خطبه عقد را روحانیون و به اصطلاح آخوندها بخوانند. عروس و داماد هم اگر احکام خطبه عقد را بلد باشند می توانند بخوانند. بنده خودم کسانی را می شناسم که خطبه عقدشان را خودشان خوانده اند. البته در ایران فعلا رسم این است که عروس و داماد با ناز و وقار بنشینند و آخوند با سلام و صلوات از آنها وکالت بگیرد و بعد خود روحانی خطبه را جاری کند. اسلام گفته است: خطبه عقد را خود عروس و داماد می توانند بخوانند و اگر هم مایل باشند می توانند وکیل بگیرند. در حال حاضر سلیقه اکثر مردم ما این است ست که یک روحانی یا عاقد را وکیل می کنند. مقصر این امر اسلام نیست.
 

چهارم:
معنای «انکحتک و زوجتک» اینست که زن به مرد می گوید در ازای “مهریه” خود را به “همسری شما” در می آورم و مرد می گوید: قبول کردم. قبلتُ یعنی پذیرای چنین زندگی مشترکی شدم.

اینکه مهریه را به “مبلغی پول” ترجمه کرده اند برای اینست که خطبه عقد اسلامی را تحقیر کنند.

اگر قرار باشد هرکسی مهریه را به دلخواه خود ترجمه کند ما نیز می توانیم بگوییم مهریه یعنی “هدیه ای از سوی مرد که برای اثبات مهر و علاقه به معشوقه پرداخت می شود”.
 

کلمه “خود را در اختیار شما می گذارم” در خطبه عقد عربی نیست. بلکه “انکحتک و زوجتک” یعنی “خود را به همسری شما در می آورم” هیچ کلمه رکیک جنسی و حیوانی در این جمله نیست.

ضمن اینکه هر ازدواجی با روابط جنسی همراه است ولی آیا این پلید است؟! ضمنا در خطبه عقد عربی اسم اعمال جنسی بیان نشده است.

اصلا کلمه“در اختیار قرار دادن”در متن عربی خطبه عقد وجود ندارد.

ازدواج در اسلام معنایش تسلیم زن در مقابل شوهر نیست بلکه معنایش “تشکیل خانواده و انجام وظایف متقابل افراد خانواده در قبال یکدیگر ” است. مساله جنسی یکی از ابعاد خانواده است.

ضمنا معنای ازدواج در اسلام  این نیست که فقط زن خود را در اختیار شوهر قرار می دهد و فقط شوهر لذت می برد بلکه این امر دوطرفه باید باشد. مرد نیز در مقابل زن وظیفه جنسی دارد.

بجز مسایل جنسی، مسایل عاطفی و تربیت فرزند و امنیت و تهیه مسکن و لوازم زندگی و احترام متقابل و غیره نیز هست.

در احادیث رسول الله (ص) آمده است که مردها به زن خود بگویند که دوستش دارند. بنابراین مساله عاطفی نیز مورد توجه اسلام است. همچنین در حدیث معتبر از اهل بیت (ع) نقل شده است که هر مردی که ایمانش بیشتر باشد تمایل و علاقه اش به همسرش بیشتر است.

نکته مهم:
نکته مهم اینست که در سالهای اخیر تیم‌هایی در آنسوی مرزها تشکیل شده اند که مأموریت اصلی‌شان این است که مطالب جالبی تولید کنند که اعتماد به نفس مسلمانان ایرانی را تضعیف کنند به نحوی که یک ایرانی از مسلمان بودن و انقلابی بودن خود احساس خجالت کند و تصور کند تمام کارهای ما اشتباه است و همیشه حق با ایران باستان بوده یا همیشه حق با غربیهاست.

مثلا اسلام را با عربزدگی یکسان قلمداد می کنند برخی از احکام اسلام را انتخاب می کنند و به نحو تمسخر آمیزی ارایه کرده و در مقابل آن ادعا می کنند که مثلا در ایران باستان احکام بسیار پیشرفته ای وجود داشته است.

کسانی که این مطالب را تولید می کنند مأموران دستگاههای رسانه ای و اطلاعاتی و جاسوسی غربی هستند و برای این کار پول می گیرند. بعضی از ایرانیهای فراری و ضدانقلاب که فارس هستند و در خارج ایران به سر می برند دقیقا به عنوان کارمند در دستگاههای غربی استخدام شده اند تا اینگونه مطالب را تولید و نشر کنند. آنان در ازای این کار پول دریافت می کنند.

راست و دروغ را به هم می آمیزند و آن را با مغالطه و مبالغه شیرین می کنند و به خورد جوانهای ما می دهند و بعضی از عزیزان ما هم ساده لوحانه و عجولانه این ادعاها را باور می کنند و خود به نشر آن کمک می کنند
در مقابل اینها باید اطلاعات خودمان را قوی کنیم. در لا به لای سخنانشان دقت کنیم تا دروغها و مغالطه ها و مبالغه هایشان را بیابیم. همچنین گاهی لازم است برخی از نقاط ضعف تمدنهای قبل از اسلام را به رخ این افراد بکشیم مثلا اینکه در ایران باستان قبل از اسلام به ویژه در میان خاندانهای سلطنتی برادر با خواهر ازدواج میکرد و گاهی خواهر را مجبور به این ازدواج میکردند.

لازم است همه دانشجویان رشته های الهیات و معارف اسلامی حتما چند بار کتاب ارزشمند استاد شهید مرتضی مطهری با عنوان «خدمات متقابل اسلام و ایران» را مطالعه کنند. نکات جالب و بسیار ارزشمندی در این کتاب وجود دارد که به بسیاری از سوالات و شبهات پاسخ می دهد. اساسا آشنایی با کتب استاد مطهری قدرت ذهنی و تحلیل یک جوان مسلمان را ارتقا می دهد.

اسلام با عرب پرستی فرق دارد:

اینکه اسلام ماهیت عربی دارد و ایرانیان باید آن را کنار بگذارند یک مغالطه بزرگ است. می گویند قرآن و اسلام مال عربهای سوسمارخور است و ما ایرانیها باید آن را کنار بگذاریم!!
در جواب می گوییم:

پیامها و احکام اسلام و قرآن فرارتر از نژاد عرب است. قرآن می گوید راستگو و درستکار و پاکدامن باشید و به فقیران یاری برسانید و به والدین نیکی کنید و به حق کسی تجاوز نکنید. آیا این تعالیم خاص عربهاست؟!! اینها دستورات آسمانی همه ادیان اسمانی است و اختصاص به عرب و عجم ندارد. ما قرآن را بخاطر همین پیامهای انسانی و فرانژادی که با فطرت و عقل سازگاری کامل دارند پذیرفته ایم.

پذیرفتن اسلام به معنای پذیرفتن فرهنگ عرب نیست بلکه به معنای پذیرفتن آخرین و کاملترین پیامها و دستوراتی است که از سوی خداوند به بشر ارزانی شده است. آخرین پیامبر یعنی محمد (ص) گرچه خود از نژاد عرب است ولی تعالیمش ضد نژادپرستی و در جهت رشد ارزشهای انسانی و آسمانی است.

قرآن حدود ۸۰۰ بار به انسانها یادآوری کرده است که عقل، علم، فهم، تفکر، تدبّر، دقت در خلقت جهان و … ارزشمند هستند. جملاتی همانند افلا تعقلون – افلا تتفکرون – افلا یعلمون – افلا ینظرون … در قرآن بسیار آمده است.

آیا عقل و فهم که قرآن بر آن اینهمه تاکید دارد یک پدیده خاص عربهاست؟!! یا اینکه تاکید بر علم و عقل و … یک دستور آسمانی جامع برای همه بشر است؟
طبعا ما قرآن و اسلام را بخاطر همین زیباییهایش کاملترین کتاب آسمانی و کاملترین دین می دانیم.