نوای سوگ و سور زاگرس‌نشینان ریشه در فرهنگ و سنت‌ این دیار دارد؛

حکایت کهن آواها و نواهای کرمانشاهیان

کد خبر: 309933
|
14:32 - 1402/04/18
نسخه چاپی
حکایت کهن آواها و نواهای کرمانشاهیان
موسیقی کُردی کرمانشاهی از دیرباز دارای شهرت فراوانی بوده و بازتابی از فرهنگ و هویت مردمان این دیار است.

به گزارش اسلام آباد خبر ، به نقل از شبکه اطلاع رسانی مرصاد، کرمانشاه سرزمین نواها و آواهاست، موسیقی کرمانشاهی که امروز در جهان معرف فرهنگ و هویت آن است ریشه در تاریخ و فرهنگ این خطه دارد که از گذشته‌های بسیار دور از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و به عنوان جزیی از فرهنگ بومی با روح و جان مردم آمیخته است.

موسیقی کردی شامل آواها، ترانه‌ها، آهنگ‌ها و نغمه‌هایی است که به زبان کردی بیان می‌شود و بیانگر ارزش‌ها، باورها و حوادث روزگار هستند که زیر شاخه فرهنگ و فولکلور کردی است. موسیقی کردی یکی از قدیمی‌ترین موسیقی‌های جهان است و موسیقی کُردی کرمانشاهی از دیرباز دارای شهرت فراوانی بوده و بازتابی از فرهنگ و هویت این دیار و دارای پیشینه و تاریخ مشخص است.

موسیقی در کرمانشاه قدمت چندهزارساله دارد 

عزیز مصطفایی در گفتگو با خبرنگارشبکه اطلاع رسانی مرصاد، با بیان اینکه موسیقی حد و مرزی ندارد، اظهار داشت: درباره موسیقی استان کرمانشاه اگر بخواهیم بحث کنیم بایستی کل موسیقی در سطح استان را مد نظر قرار دهیم.

این دانشجوی دکترای مردم شناسی، کارشناس میراث فرهنگی و مدرس دانشگاه افزود: موسیقی جزء فرهنگ این مردمان است، تحقيقات انجام شده ثابت مى‌کند که موسيقى کردى، ابتدا منحصراً رزمى و حماسى بوده است و در مجموع شامل کل ترانه‌ها، آوازها و حتی لالایی‌ها می‌شود.

وی گفت: قديمى‌‌ترين نواسازان و‌ بيت‌خوان‌ها غالباً بيسواد بوده‌اند که قرن‌‌ها پيش از اين و هم امروز، داستان‌‌هاى پهلوانى و رزمى را به شعر و تصنيف تبديل مى‌‌کرده و دهل و سرنا مى‌نواخته‌اند. بعدها نواها و ريتم‌ها و آهنگ‌هاى بزمى نيز وارد موسيقى کردى شده است.

این کارشناس میراث فرهنگی با اشاره به سابقه چند هزار ساله موسیقی در کرمانشاه عنوان کرد: موسیقی کرمانشاه در منطقه زاگرس‌نشین در دوران مادها سابقه داشته و نقوشی بر جای مانده از تاریخ را در این منطقه داریم که در حال نواختن موسیقی نظامی است.

وی بیان کرد: در دوران ساسانیان نیز موسیقی کرمانشاه از جایگاه خاصی برخوردار بوده و نقوش مجموعه تاریخی طاقبستان بیانگر این است که چند نوع موسیقی با هم تلفیق شده است. در نقوش مجموعه تاریخی دهل، سرنا و دایره را در حال نواختن می‌بینیم.

موسیقی‌ها در استان کرمانشاه از غم تا شادی را در بر می‌گیرد

مصطفایی با اشاره به اینکه موسیقی‌ها در استان کرمانشاه از غم تا شادی را در بر گرفته، خاطرنشان کرد: اگر ما یک محور را از ابتدای پیدایش موسیقی تا به امروز در نظر بگیریم یک سر آن خام است و یک سر آن پخته. موسیقی‌های آوازی در قسمت خام قرار می‌گیرند که بسیار قدیمی هستند که یکی از آنها هوره است.

وی با بیان اینکه موسیقی «آوازی» یا «کلامی» در کرمانشاه و شهرهای توابع آن قدمت بسیاری دارد، ادامه داد: هوره از مهمترین نواهای کردی است که قدمتی به طول تاریخ این سرزمین دارد. دو گونه دیگر از نواهای کردی، گورانی و سیه‌چمانه می‌باشد که در منطقه جوانرود و اورامان رواج بیشتری دارد.

خاستگاه سیاه چمانه و مور در کرمانشاه است 

این استاد دانشگاه ادامه داد: همچنین خاستگاه سیاه چمانه و مور در کرمانشاه است که حتی ساز موسیقی نتوانسته این نواها را همراه کند و این نشان از غنا و قدمت تاریخی این موسیقی در استان است.

وی با اشاره به اینکه حوزه‌های موسیقی در همه مناطق استان پراکنده شده است، ادامه داد: مثلا سیه‌چمانه و گورانی در منطقه اورامانات، مور در مناطق لک‌نشین، چمری و هوره در مناطق کلهرنشین استان مرسوم هستند.

مصطفایی به تفاوت گورانی و سیه چمانه اشاره کرد و گفت: گورانی از الحان بهاری است که ابیات آن از دو بیتی‌های محلی است و به هنگام دمیدن سبزه و گل در دشت و کوهستان و در مراسم عروسی و شادمانی با همراهی شمشال و یا بدون ساز خوانده می شود. و سیاه چمانه از الحان پاییزی است و زمان خواندن آن برگ‌ریزان می باشد که با هلهله و شادمانی همراه نبوده و غم‌انگیز است.

این استاد دانشگاه گفت: برخی از موسیقی ها برگرفته از افسانه‌ها هستند ولی به نظرم موسیقی، جوابی است به سوالات بدون پاسخ است.

موسیقی؛ مرهمی برای شکاف بحران‌های روحی انسان

وی با اشاره به اینکه موسیقی شکاف‌های روحی انسان را چه در غم و چه در شادی نرمال‌سازی می کند، تصریح کرد: ما با موسیقی می‌آییم و این شکاف را پر می کنیم. مثلا در فراغ از دست دادن عزیزی که برای طرف خیلی سخت و طاقت فرسا است به ناچار چمری و مور می آید این را راحت سازی و هضم می‌کند. همراهی با ساز و سرنا موجب می‌شود خیلی این درد بزرگ احساس نشود و همچنین در بحث شادی هم همینطور است و عادی سازی می کند.

وی افزود: موسیقی و به کل هنر در مواقع بحرانی همواره تسکین آلام و دردها بوده و هرچه مخاطب با موسیقی جدی‌تر و عمیق‌تر ارتباط برقرار کرده باشد کارایی موثرتری خواهد داشت.

«هوره» ساد‌ه‌ترین و اصیل‌ترین گونه موسیقی است

اردشیر کشاورز در گفتگو با خبرنگارشبکه اطلاع رسانی مرصاد، با بیان اینکه آیین‌ها و جشن‌ها به دو دسته سوگ و سور تقسیم می شود، اظهار داشت: مردم جوامع محلی غرب کشور و استان‌های غربی که کرد و لک هستند، معمولا  از ساز و دهل و کتل  در مراسم عزای بزرگان خودشان استفاده می کنند.

این پژوهشگر کرمانشاهی افزود: «هوره» ساد‌ه‌ترین، ابتدایی‌ترین و اصیل‌ترین گونه موسیقی است که در آن از هیچ آلات موسیقی استفاده نمی‌شود.

وی گفت: اشعاری که در هوره خوانده می‌شود معمولا با مضامین حماسی و عاشقانه است. آواز هوره از ریتم آزاد پیروی می‌کند و این گونه آوازخوانی بیشتر در بین مردم مناطق ایلام، گوران، سنجابی، قلخانی و کلهر استان کرمانشاه مرسوم است.

کشاورز در بخش دیگری از سخنانش گفت: در استان تاریخی کرمانشاهان سازهای مختلفی نیز وجود دارد که از جمله آنها می توان به دهل، دایره، سرنا، تنبک و دوزله اشاره کرد.

دهل و سرنا در مراسم شادی و چمری در عزا نواخته می‌شود

این پژوهشگر کرمانشاهی خاطرنشان کرد: دهل و سرنا هم سازهايى هستند که در مراسم عروسى و عزا به کار مى‌روند. این ساز در مراسم سوگوارى مشهور به «چمری» نواخته مى‌شود. نوازندگان عموماً کولى‌‌ها هستند که به «قره‌چی» و «خراط» نيز معروفند.

وی در خصوص انواع سازهاى کردى در کرمانشاه گفت: یکی از آنها دوزله است؛ (زل ) در کردی به معنی نی است و دوزله یعنی دو عدد نی که به هم چسبانده شده اند و همچنین دایره به شکل حلقه دایره مانندی است که از چوب نرم ساخته شده، سپس پوست نازک گوسفند یا بز به آن می کشند و به دور تا دور آن زنگول هایی منظم می‌آویزند، زدن دایره در مراسم شادی رایج است، این ساز مخصوص مراسم شادمانی و عروسی ها خصوصا در مناطق اورامانات هستند.

وی در ادامه با اشاره به اینکه در ایام عزاداری و همچنین عاشورا از کتل و چمر استفاده می کنند، خاطرنشان کرد: چمری، مورخوانی و تعزیه خوانی به عنوان آئین‌های استان کرمانشاه ثبت ملی شده اند.

کشاورز در خصوص معنای «چمری» گفت: این واژه، معانی و تعاریف متعددی در فرهنگ‌نامه ها داشته در اصطلاح محلی به معنی چشم و یا چشم به راه است که معنای منتظر و چشم به راه بودن صاحب عزا برای دیدار دوباره  با فرد از دست رفته است، از طرفی کنایه استعاری از خم شدن شدن پشت (خمیدن) صاحبان عزا در سوگ و فقدان عزیزان هم معنی شده است.

به گزارششبکه اطلاع رسانی مرصاد، همه امور کشور در مباحثی مانند سیاست و اقتصاد خلاصه نمی‌شود بلکه فرهنگ، زیرساخت بخش‌های دیگر است که نمی‌توان تاثیر آن را انکار کرد.

سرزمین پهناور ایران از دیر باز مهد فرهنگ و هنر بوده است و یکی از روش‌های موثر در معرفی و شناساندن انواع موسیقی‌ها در نواحی مختلف تولید و انتشار آثار محلی و فولکوریک توسط رسانه‌ها است. شاید بتوان با نشر و بازنشر آثار و مقام‌های مهم هر منطقه و ارائه توضیحاتی جامع و درست درباره آن‌ها، اتفاقاتی و لو کوچک را برای آگاهی‌بخشی مخاطبان نسل‌های مختلف رقم زد.

 

انتهای پیام/

    نظر شما

    دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد

    آخرین مطالب