تک‌نگاری از چهره‌های سال ورزش ایران؛

چالش جدید آقای پرتاب‌گر در سال جدید؛ مدیریت دیسک‌ها با احسان! چالش جدید آقای پرتاب‌گر در سال جدید؛ مدیریت دیسک‌ها با احسان!

کد خبر: 310721
|
19:03 - 1403/01/03
نسخه چاپی
چالش جدید آقای پرتاب‌گر در سال جدید؛ مدیریت دیسک‌ها با احسان! چالش جدید آقای پرتاب‌گر در سال جدید؛ مدیریت دیسک‌ها با احسان!
چهره‌های ورزش ایران در سال ۱۴۰۲ هر کدام لب‌ریز از روایت‌های ناگفته‌اند؛ روایت‌هایی که هر کدام از آن‌ها خواندنی است.

به گزارش اسلام آباد خبر ،به نقل از خبرنگار ورزشی شبکه اطلاع‌رسانی دانا؛ مهم نیست محبوب باشد یا نه. مهم نیست آدم خاصی باشد یا نه. مهم نیست او را در خیابان با انگشت اشاره نشان بدهند یا نه. مهم نیست برایش کرنش کنند یا نه. مهم نیست نامش را بلندتر از بقیه بخوانند یا نه. او تاریخ دوومیدانی ایران را در المپیک ۲۰۱۲ لندن از نو نوشته و حالا هم مهم نیست که ۱۲ سال از آن روزها گذشته و هر چه افتخار و استفاده بوده، باید تمام شده باشد.

 

احسان حدادی با مدال نقره‌اش در المپیک جذاب و به‌یاد ماندنی انگلستان، هر آن چه از زندگی نیاز داشت را یک‌باره به‌دست آورد تا حتی ۱۰ سال بعد برای یک جراحی کوچک هم از آن افتخار بزرگ هزینه کند و خار پاشنه‌اش را جایی در دوردست‌ها به دور بیاندازد. برای این قبیل قهرمان‌ها مهم نیست بقیه در چه حالی هستند؛ آن‌ها هستند که باید بهترین متد تمرینی و بازتوانی را با بهترین مربیان جهان، هر چند گران، در اختیار داشته باشند و از آن بالا به بقیه نگاه کنند. بالاخره تفاخر و تکبر هم دارد این مدال سیمین المپیک، تاریخی‌ترین مدال تاریخ دوومیدانی ایران.

 

نمی‌شود از احسان حدادی اسم آورد و به مدال المپیکش اشاره‌ای نکرد؛ انگار از هادی ساعی حرف بزنی و نگویی که او پرافتخارترین المپین تاریخ ایران است. یا از آقا تختی بنویسی و نگویی که او پرافتخارترین المپین تاریخ کشتی ایران است. حال مهم هم نیست چه‌قدر از آن روزها گذشته و یا روی آن مدال چه‌قدر خاک نشسته. به این مدال تاریخی البته که باید مدال‌های پرتکرار او در بازی‌های آسیایی را هم اضافه کنیم تا بیش از پیش مشخص شود در پرتاب دیسک، کسی شبیه به او نیست و شاید تا مدت‌های مدیدی هم نباشد.

 

احسان حدادی در سالی که گذشت به ۲ دلیل لقب چهره سال را گرفت؛ یکی به علت کسب اولین مدال نقره در بازی‌های آسیایی آن هم در شرایطی که پیش از این ۴ مدال طلا در اختیار داشت و دیگری هم به دلیل خداحافظی‌اش با گود پرتاب دیسک ملی، البته اگر مجدداً نظرش عوض نشود و نخواهد که در تیم ملی دوومیدانی برای یک بار دیگر هم که شده، جایی داشته باشد.

 

حدادی در سال ۱۴۰۲ اما تصمیم گرفت به شکل جدی وارد عرصه مدیریتی شود و به صورت غیررسمی ورودش به عرصه انتخابات ریاست فدراسیون دوومیدانی را هم آغاز کرده. او که حتی پا را فراتر از این گذاشت و لابی‌های سیاسی و غیرسیاسی‌اش را در دستور قرار داده، شاید در سال جدید بتواند به چالش جدید خود یعنی ورود به عرصه مدیریتی هم جامه عمل بپوشاند و به یک رئیس فدراسیون از جنس خانواده دوومیدانی تبدیل شود.

 

 

 

البته با توجه به سبقه وی و سایر ورزشکاران، مشخص نیست که خود ورزشی‌های دوومیدانی به احسان اقبالی داشته باشند یا نه اما دیگر همه می‌دانند که رأی رؤسای هیأت‌های استانی برای رئیس شدن هر کاندیدایی، کافی است و حدادی هم استراتژی اصلی‌اش را بر اتخاذ آرا از همین حوزه‌های تأثیرگذار بنا نهاده است.

 

حدادی میدان کسب پنجمین مدال طلای پیاپی در بازی‌های آسیایی را به حسین رسولی، فردی که پیش از این اصلاً به چشم نمی‌آمد و در دایره پرتاب‌کننده‌ها آن‌چنان جایی نداشت، باخت. شاید خود حدادی هم اصلاً رسولی را جدی نمی‌گرفت و او را در حد یک رقیب تمرینی برای خودش می‌دانست اما ممارست حسین که حتی کار در اسنپ هم او را از ورزش قهرمانی دور نکرد، بالاخره نتیجه داد تا او به جای احسان بر بام آسیا بنشیند و کاری کند که حدادی، کفش‌هایش را آویزان کند.

 

شاید این شکست بزرگ در گام آخر، درسی شده باشد برای احسان حدادی که لابی‌هایش را سفت و سخت‌تر از همیشه دنبال کند و در انتخابات فدراسیون دوومیدانی هم بازنده نباشد. هر چه که هست؛ سال‌ها درخشش در دوومیدانی و علاقه‌اش به شهرت و مصاحبه و ارتباطات، باعث شده که احسان حدادی در لابی هم خیلی قوی باشد؛ شاید حتی قوی‌تر از پرتاب‌هایش در مسیر بادها.